ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اسب سواری

1392/9/12 19:02
1,550 بازدید
اشتراک گذاری

امروز خدا رو شکر خیلی حالت بهتره بود و دو روز حمومت نداده بودم که یه وقت بیشتر نشه مریضیت و صبح یه حمومی حسابی بردمت و حسابی تر گل ورگل شدی . البته ماشا الله اصلا کثیف نبودی و حتی بوی عطر میدادی . تو گل خوشبوی مامانی . بعد از اون مزه میداد اسب سواری .

یکی بود یکی نبود . یه روز ملودی جون رفته بود اسب سواری

 

 

 

طی مسیر احساس گرسنگی کرد و چون چیزی پیدا نکرد تصمیم گرفت اسبش و بخوره . اول تست کرد و زبون زد  بیبینه قابل خوردنه یا نه ؟

 

 

بعد دید نه مثل اینکه خیلی خوشمزه است و با خوشحالی شروع به خوردن کرد

 

 

 

بعد انقدر اسب خورد و خورد تا همه خون و گوشته اسبه از توی گوشش در اومد و اسبه لاغر شد و مرد

 

 

از اونجایی که قاتل همیشه به محل جرم بر میگرده ملودی هم برگشت

 

 

و تصمیم گرفت براش مراسم تدفین بگیره البته به سبک سرخپوستی

 

 

 

متوجه خبر نگارا که شد به سمتشون حمله کرد و گفت برین  بابا

 

 

و در آخر هم از کار خودش اصلا پشیمون نبودو خیلی بی رحمانه میخندید

 

 

قصه ما به سر رسید اسب بیچاره هم مرد . تاریخ فوت 12 آذر 92

پسندها (1)

نظرات (17)