ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

تاريخ 16 شهريور 91 تا امروز 19 شهريور

1391/6/19 9:27
1,123 بازدید
اشتراک گذاری

اون روز پنج شنبه بود و تعطيل بوديم . از خواب بلند شديم خونه رو نظافت كردم و وسايلمون و جمع كرديم و حدود ساعت 11:30 رفتيم دنبال بابايي از اونجا هم رفتيم خونه ناهيد جون اينا . دوباره خانواده سه نفرمون دور هم جمع شده بود . ناهار و خورديم و شما رو خوابوندم . عصر وقتي بيدار شده بودي يكم بي حال بودي و آبريزش بيني داشتي و نفست تنگ بود از راه بيني . فكر كردم مال دندونات هست دوباره اما ديدم هر چي بيشتر ميگذره بدتر ميشي . خلاصه ساعت 9 بردمت دكتر . يه سري دارو داد . شب و خوابيدي و فردا كه بيدار شدي باز هم حالت بد بود و هي بدتر و بدتر و همه اش نق ميزدي . دوباره 7 شب بردمت دكتر و دكتر گفت كه بايد آنتيبيوتيك ميخورده . دكتر اشتباه تشخيص داده ديروز . خلاصه همه اش ميترسيدم كه نكنه مجبور بشيم بستريت كنيم كه خدارو شكر گفت تا 10 روز دارو بخوره خوب ميشه . همون شب تا اومديم خونه حالت خيلي بهتر بود . باباشي ميگفت دد كه رفت حالش خوب شد . نميدونم در هر صورت خيلي بهتر بودي و كلي بازي كرديم . الان 19 شهريوره و دو روزه داري دارو ميخوري و غذا هم فقط سوپ ميل داري كه برات درست ميكنم . دارو هات هم آب پرتقال و ميگيرم برات و ميدم باهاش ميخوري . اين اولين باره كه مريض شدي . اولش واقعا ترسيده بودم چون هم باباشي مريض بود ،هم شما ،هم كاره خونه ،هم سر كار . اما خدا كمكم كرد .الان تب نداري و از راه بيني هم ديگه راحت ميتوني نفس بكشي و راحت ميخوابي .  البته الان دست راستم خيلي درد ميكنه و كمي متورمه . اما فداي سر شما دوتا . الانم هم براي اينكه هوا به هوا نشي موندي خونه پيش باباشي و من اومدم سر كار البته تا 12 . الانم باباشي زنگ زد گفت 9 بيدار شدي و ماميت و عوض كرده و مي خواد بهت صبحونه بده . دستش درد نكنه كه با اون حالش مواظب تو هم هست . اينم عكس دارو ها و غذاي ملودي توي اين روزا 

يه پياله سوپ با نصف اين نون ها ميخوري در هر وعده . اين نون باگت خيلي كوچولو هست و مواد تشكيل دهنده اش شير خشكه و به همين خاطر خيلي نرم و لطيفه و خيلي دوست داري . سوپتم تشكيل شده از : گوشت چرخ كرده ـ عدس ـ ورميشل ـ هويج رنده شده ـ گوجه فرنگي رنده شده ـ جعفري تازه ـ كمي زعفرون ـ نمك ـ يكم فلفل ( در حدي كه عطرش در بياد چون ميكروب كشه )ـ نوك قاشق مربا خوري آبليموي تازه 

اينم داروهات . مثلا چند تا قاشق آب پرتقال ميخوري و مابينش يدونه از داروهات كه متوجه نشي و راحت بخوريشون . 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)