ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

پیشرفت های جدید

1393/2/9 18:31
956 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی که وارد 4 سالگی شدی واقعا تغییرات چشمگیری داشتی عشقه کوچولوی من .

با ورودمون به خونه جدید و اتاق جدیدت دیگه تختت و از حالت نوزاد در آوردیم و به صورت نوجوان نصبش کردیم . خیلی نگران بودم که وقتی خوابی نیوفتی اما خداروشکر خیلی هم استقبال کردی و خوشت اومد . اتاقت هم شبیه دخترای بزرگ شده فدات بشم .

دیروز داشتم لباس های بابا رو اتو میکردم که بزارم توی کمد و شما هم اومده بودی یدونه چوب لباسی برداشته بودی و یه دونه از لباس هایی که هنوز اتو نکرده بودم و سعی میکردی بزنی روی چوب لباسی آخر سر هم موفق شدی هر چند کج و معوج بود اما خب خیلی خوب بود و حسابی تشویقت کردم .

 

 

صبحا که رو تختیت و مرتب میکنم خودتم با دستات سعی میکنی یه طرف پتو رو بگیری و صافش کنی . خوشحالم که منظمی

عاشق تبلیغ مای بیبی هستی که بلند گو دستشونه . هر جای خونه باشی خودتو میرسونی جلوی تلویزیون و اداشون ودر میاری . باباشی یدونه از میکروفن هاشون که خراب هست و برات آورده و یه ریز دستته و حتی وقت خوابم توی بغل میگیری جای عروسک و میخوابی . جالبش این بود که امروز داشت آهنگ پخش میکرد تی وی و شما هم میکروفن بدست با دهنت ریتم آهنگ و میزدی و بابا هم حسابی ذوق میکرد که این همه قشنگ صدات و بالا و پایین میکنی

سر ناهار برات آب یادم رفته بود بزارم . اما وقتی اومدم که دستات و پاک کنم و از صندلی غذا بیارمت بیرون دیدم که دست دراز کردی و لیوان زیر آب سرد کن یخچال و برداشتی و خودت آب ریختی و خوردی .فدات بشم که این همه خود کفا شدی و تا حدودی برای انجام کارات دیگه به من نیاز نداری

جای همه خوراکی هایی که مخصوص خودته رو بلدی . با اینکه من خودم هنوز جای کابینت ها رو اشتباه میکنم شما ماشا الله همه رو از حفظی و هر چی میخوای میری در کابینت  وباز میکنی تا بهت بدم و بخوری

با اینکه خودت بلدی لیوان برداری و بخوری اما اگه هر جا باشیم و کسی بخواد بده دستت ، دستش و میگیری و میگی بیاد بده به من و من بهت بدم .انگار فقط از دست من حس امنیت میکنی که چیزی و بگیری و بخوری

لباس پوشیدن و لباس در آوردن و کاملا بلدی . و بیشتر از همه متخصص در آوردن جوراب هات هستی

به قول ناهید جون توی اثاث کشی خودت خودت و از مامی گرفتی . الان اکثر اوقات بازی ، درسته که از قصری یا دستشویی خوشت نمیاد اما هر وقتم که باز باشی توی خودت جیش نمیکنی . حتی وقت خواب هم بازت میزارم و تا الان که جیش نکردی . مابقیش هم میزارم هر وقت که آمادگی روحیش و داشته باشی .

یکسره هر چی دستت باشه میزاری روی گوشت و راه میری و تلفن حرف میزنی و اولش هم میگی سنام عسیسم خوبی؟

دیگه چون بزرگ شدی و پاهات میرسید به روی داشبرد ماشین صندلی ماشینت و در آوردم یا عقب میشینی و یا وقتی جلو میشینی مثل آدم بزرگا قشنگ کمربندت و میبندی و خانومه خانوم میشینی

روزی هزار بار و هزار جای مختلف آدم و بوس میکنی اونم از نوع صدا دار . و من هلاک وقتی هستم که دستات و محکم دور گردنم حلقه میکنی و یه بوس از گردنم میکنی

 

عاشق آب بازی هستی و امروز اولین آب بازی و توی حیاط کردی البته توی لگن . انشا الله کارامون که سر و سامون بگیره یدونه حوض خوشگل میگیریم برای توی حیاط تا اونجا حسابی بهت خوش بگذره .

 

 

پسندها (1)

نظرات (9)