دوشنبه 22 مهر
عزیز دلم صبح دوشنبه ساعت 7 بابا سعید ناهید جون برگشتن تهران و حسابی جاشون خالیه اما چون صبح قبل بیدار شدنت رفتن یه جورایی متوجه نبودشون نشدی . این روزا همه اش خودت با خودت بازی میکنی و منم حسابی گرفتار درس خوندنم و عصرا هم با هم میریم بیرون و از هوا لذت میبریم . راستی یه سوغاتی دیگه ناهید جون و برات عکسش و میزارم . البته تزئینات روش کار دسته منه و بافتش مال ناهید جون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی