ساعت خونه ما

مطمئناً توی همه خونه ها یه دونه ساعت زنگ دار پیدا میشه که اهل خونه رو سر صبحی بیدار کنه اما خونه ما یه ساعت ناطق داریم به اسم دودوی خانوم . دخملی چون شبا ساعت 10 خوابه صبحا سر ساعت 6 و نیم یا هفت بیداره و شروع میکنه به آواز خوندن . با عروسک هاش بازی میکنه و هر از گاهی هم بلند داد میزنه سیلام دودودی . یعنی مامان تنبل ملودی بیداره سلام کن بیدار شو . حالا هر چی بهش میگم مامان جونم پاشو بیا خودت اما از اونجایی که  لوسه و من باید برم بیارمش . منم چون خیلی همسر خوبی هستم و دلم نمیخواد بدون شوهرم هیچ کاری و انجام بدم ملودی و میارم روی تخت خودمون تا زحمت بیدار کردن باباش و بکشه و باباش از قافله عقب نمونه . ملودی ما صبح ها بسی شلخته تشریف داره . باور نمیکنین اینم عکسای همین امروز صبح البته بچه ام متعجبه که مامانش سر صبح عکس میگیره

اینم عروسک هایی که دونه دونه پرتاب میشن پایین و بیچاره ها ضربه مغزی میشن

در حال دودودی گفتن

خب مثل اینکه این بابا خوابش سنگینه با جیغ بیدار نمیشه حالا تپل و امتحان کنم

داشت عروسک میداد به من میگفت بفرما

حالا یکم ورزش

مامان بسه نمیخوای منو بیاری پایین ؟ بیا فدات بشه مامی