ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

پنج شنبه 3 اسفند

1391/12/5 9:53
810 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل مامان صبح پنجشنبه رفتيم با هم كنار دريا و باز قدم زديم البته خاله عاطفه ( دختر عموي بابا ) هم باهامون بود . خوب بود خوش گذشت . و شبش تصميم گرفتيم عمو مرتضي  ( پسر عموي بابا )و خانمش و سوپرايز كنيم . 4 اسفند اولين سالگرد ازدواجشون بود . پارسال كه ما دومين سالگرد ازدواجمون بود اونا مارو سوپرايز كردن و كيك برامون آوردن . امسالم ما گفتيم همين كارو كنيم البته يه شب زودتر . چون ممكن بود خودشون واسه شب سالگردشون برنامه ريزي كرده باشن . كيك و شمع گرفتيم و رفتيم خونشون . نا خواسته يه جشن كوچولو شد . دوستش و باباشينا هم اومدن و حسابي به هممون خوش گذشت . انشا الله به پاي هم پير بشن . و خانمشون هم مثل من همداني هست . نميدونم اين خانواده شوهر ما چي از جون دختراي همدامي ميخوان ؟؟؟؟مژه

فائزه جون و مرتضي 

ملودي و مامي 

اينم ما و عروس داماد قديمي 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)