ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

كارمند كوچولو

1391/5/31 11:48
1,822 بازدید
اشتراک گذاری

اين عكسه ملوديه قبل از بيرون اومدن از خونه ساعت 8:30 دقيقه صبح 

چون ديد من لباس پوشيدم گريه ميكرد و فكر ميكرد مي خوام تنهاش بزارم براي همين باباشي براش كارتون گذاشته بود . كارتون باب اسنفجي . 

از خونه اومديم بيرون و طي مسير توي ماشين آروم توي صندلي ماشينش نشست و با آهنگا به زبون خودش مي خوند و دست هم ميزد . به لطف خدا جاي پارك ماشين هم نزديك شركت گيرمون اومد و خيلي زير افتاب مجبور نشديم راه بريم . الانم خيلي دخمله خوبيه و در حال حاضر نشسته بغل من و با وسايل روي ميز بازي ميكنه . صبحونه اش هم خورده ، بيسكوئيت ويفر با آب پرتقال و همزمان پي ام سي هم ميبينه . براش در آخرين دقايق ماهواره وصل كرديم كه حوصله اش سر نره . اينم چند تا عكس از خودرن صبحونه اش و اتاقش توي محل كار مامان . 

البته بيايد ادامه مطلب ...............................

اين پيگلت و زنبور و خريديم مخصوص سر كارش 

اين ساك اسباب بازي هاش . البته اين سه تا عكس خونه ناهيد جون و بابا سعيده بوشهر

اين استخر باديش 

فرش اتاقش 

يه نماي كلي 

اينا هم همين چند دقيقه پيشه و تازه از تنور در اومده 

نوش جونت عشقه مامان .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)