روز چهار شنبه و پنج شنبه 4 و 5 مرداد 91
چهارشنبه و پنج شنبه تا عصر خونه بوديم چون ماشين تعمير گاه بود كه خراب كاري كارواش و درست كنن . ( بزن دست قشنگه رو خسارت و گرفتم ازش ) پنج شنبه عصر باباشي رفت و ماشين آورد و رفتيم دور بخوريم . البته باباشي هم باهامون بود . روكش ام وي ام بوشهر گير نمي يومد ، واسه همين به بابا سعيد گفتم برام بخره و بفرسته كه اونم فرستاده بود . خونه پيش دايي حامد بود . رفتيم تحويل گرفتيم روكش و و قرار شد تا باباشي هم هست بريم كه بندازن برامون. كل بوشهر و گشتيم ، چون ميگفتيم خودمون روكش داريم ، قبول نميكردن بندازن و دست از پا دراز تر برگشتيم خونه . اينم از كسبه خوب شهر بوشهر كه سيري زده زير دلشون .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی