موهایم را برایت میبافم
موهایم را برایت می بافم
چهل قصه لا به لایشان خوابیده ؛
و در هیچ کدامشان
نه منی هست...
نه تویی...
و نه هیچ چیز دیگر...
موهایم را برایت آشفته می کنم
گیر می کنی در راهروهای پیچ در پیچش
که در انتهای هیچ کدام
نه منی می بینی...
نه تویی...
و نه هیچ چیز دیگر...
موهایم را...
نه موهایم را می خواهم و
نه تاب آن را
و نه بافته هایی از سر دلتنگی اش را...
می خواهم نه در جایی گیر کنی
و نه در التهاب داستان ها بمانی...
موهایم را برایت شانه می زنم!
...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی