النگو
قبلا ها كه مامان و بابا نامزد بودن باباشي كه دبي كار ميكرد از جشن كريسمس كلي چيزاي جينگيلي بينگيلي براي مامان آورده بود . يه دونه اش همون كلاه كريسمس بود كه با لباس كريسمسي كه برات درست كردم سرت گذاشته بودي و دو تا طبل كوچولو هم بود كه شما اين چند روزه از بس باهاشون بازي كردي ،خراب شدن . منم ديدم فكر ميكني النگو هست و همه اش دوست داري بندازي دستت . ديدم كه بهتره با يكم خلاقيت يه النگو خوشگلش بكنم . اين شد كه يكيشو برات درست كردم و الان يكي از محبوب ترين چيزات شده و دوست داري همه اش دستت كني .
فداي اون دستاي كپلت برم من آخه . اين كفشاتم دو سه روز پيش برات گرفتم كه هم خودم عاشقشونم هم خودت. دو روز همه اش ميگفتي پات كنم و از اين سر خونه ميدويي ميرفتي اون سر خونه . خيلي بانمكن .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی