ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

باورم نميشه اين روز هارو

1391/11/7 10:32
752 بازدید
اشتراک گذاری

زماني كه حامله بودم ، وقتي بيرون يه نيني مثلا 2 يا 3 ماهه ميديم به خودم ميگفتم يعني ميشه ملودي هم دنيا بياد و اينقده بشه ؟ بعد كه دنيا اومدي نيني هايي كه ميديدم غلط ميخورن يا چهار دست و پا ميرن ، ميگفتم يعني كي ميشه ملودي هم از اين كارا كنه و همين طور اين آرزوهاي ادامه داشت و يكي بعد از ديگري تحقق پيدا كرد . هنوز هم داري روز به روز بزرگ تر ميشي و من هم عاشق تر از ديروز . اين روزا خيلي خوشحالم . خيلي لذت بخشه كه تقريبا يك ماهه از كالسكه استفاده نكردم . توي سفرمون به شيراز بود كه ديگه گفتم بسه . بهش اعتماد كن بزار اونم راه بره واسه خودش . ممكنه يكم خسته بشم چون قدم هات كوچيك و تنده اما با هر قدمي كه بر ميداري قلبم تند تر ميزنه و روي ابرا پرواز ميكنم . اين روزا وقتي ميايم سر كار يا بيرون ميريم دستت و ميگيرم و پا به پاي هم راه ميريم و كلي لذت داره وقتي آدم در كنار بچه اش راه ميره . الان از بودن با من لذت ميبري همه اش ميترسم نكنه وقتي بزرگ بشي مثل بعضي از بچه هاي قدر نشناس البته زبونم لال مطمئنم شما اين طوري نميشي ، اما دله مادر هزار راه ميره . ميترسم از با من بودن و كنار من قدم بر داشتن عار داشته باشي . اون موقع هست كه من دلم ميخواد روي كره زمين نباشم . وقتي من و باباشي پير بشيم دلمون ميخواد عصاي دستمون باشي . اون روزا ممكنه از آروم راه رفتن ما خسته بشي و كلافه،  اما گله من اون روز اميدوارم يادت بياد كه وقتي كوچيك بودي و ما به خاطر تو آروم قدم بر ميداشتيم و در عين حال در اوج مسرت و خوشحالي بوديم . خدايا ممنون كه منو لايق دونستي و خوشحالم كه ملودي من اين همه خانمه . توي خيابون و كوچه تا دستش و نگيرم قدم از قدم بر نميداره و اصلا مثل بعضي نيني ها يهو تا ميزاريش زمين بدو بدو نميكنه . آخه واقعا خطر ناكه . راه رفتنش هم كه ديدنيه كوچك ترين پستي بلندي ها رو آروم و محتاط قدم بر ميداره اون موقع است كه دلم ميخواد فداششششششش بشم . 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)