ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 16 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

16 مهر بعد از ظهر

1391/7/17 0:43
1,086 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلم . امروز عصری به  همراه باباشی ، ناهید جون ، مامان و بابا سعید رفتیم دربند . البته مسیر رفت و با مترو رفتیم که اولین تجربه سوار شدنت بود به مترو . خیلی خانوم بودی مثل همیشه و از دیدن اون همه آدم متعجب بودی و بعضی وقتا هم میترسیدی از بس لپت و میکشیدن ابله خلاصه که خیلی خوش گذشت جای همه دوستان خالی اینم عکسای امروز عصر تا شب نفسه من .

مامان و ملودی ـ باباشی ـ ناهید جون

لی لی لی حوضک

وای وای نینی چرا کار بد میکنی زشته ( ملودی به یه نینی دیگه میگه )

اینجا هم یه خانومی بهش شکلات داده بود . حسابی دل همه رو برده دخمل بندریه ما

مامان نسیم ، بابا سعید ، ناهید جون و ملودی بلا

واسه منم جوجه کباب سفارش بدین

چه حوضه خوجلیهههههههههههه جون میده واسه آب تنی

آخه تو خودت آتیش پاره ای فینگیلی نرو جلو آتیش

خب می خوام دستم و بشورم مامانم گفته بچه باید هرجا آب دید دستش و بشوره

بازم شکلات دستشه اینو عمویی که صاحب رستوران بود بهش داده بود .

جای همتون خالی هوا هم حسابی عالی بود و کلی لواشک هم منه مامان ملودی خریدم زبان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)