ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

واي خدايا ....................

1391/4/17 11:37
2,202 بازدید
اشتراک گذاری

عزيزه مامان دايي حامد امروز يه سي دي آورده داد كه بفرستم براي دوست ناهيد جون. كه عكس هاي خودش و خانومش و من و شما و بابايي بود داخله سي دي . وقتي ديدم يه عكس دارم كه شما توي شكم مني كلي جيغ زدم . توي اين عكس خيلي خوب معلومي عشقم . هر كي گفت اينجا من چند ماهمه ؟ 

داخل ماه 8 هستم . ديدين چقدر شكمم كوچولو هست ؟ ياد روزهايي افتادم كه ميرفتم پيش خانم دكتر نصيري براي چكاپ هاي ماهيانه دوران بارداري . هميشه ميگفت من نميدونم اين بچه كجاي تو هست ؟ بهت ميگفت ني ني نامرئي . آخه همه مامانا شكماشون اين قده بزرگ بود كه به زور راه ميرفتن اما من تا 3 روز به زايمان هر روز 3 طبقه پله ميومدم سر كار بالا . سر همين قضيه يه بار منو ترسوند . گفت يه سونو داپلر رنگي بده . فكر كنم جنينت مشكل داره كه اين همه ريزه و شكم نداري . همون زمان ناهيد جون بوشهر نبود . من و ميگي داشتم سكته ميكردم . از مطب خانوم دكتر تا مطب سونو خيلي فاصله نيست پياده شايد 100 قدم بشه . زن عمو سهيلا هم منشي دكتر سونو بود . دكتر نيما ناصحي . خلاصه از در مطب خانوم دكتر اشك ريختم تا اونجا . وقتي رسيدم زن عموت گفت چي شده ؟ ديگه واسه اش توضيح دادم . خلاصه مريضا چون ميديدن گريه ميكنم ( من وقتي گريه ميكنم فقط مظلوم اشك ميريزم و هيچ سر و صدايي ندارم دل همه بيشتر مي سوزه برام به خصوص بابايي نیشخند) اجازه دادن زود برم داخل. دكتر هم گفت چي شده . گفتم خانم دكتر گفته جنين يا گرفتگي عروق داره يا مشكل ژنتيكي . بنده خدا داشت سكته ميكرد . منم همين طور اشك ميريختم . گفت نه خانوم هيچيش نيست . گفتم پس چرا شكمم كوچيكه ؟ گفت به خاطر آناتوميه خودته و قد بلندت . اين كه خوبه همه آرزو دارن جاي تو باشن . وقتي فهميدم سالمي اين بار با صداي بلند گريه ميكردم البته اشك شوق . بد بخت مريضا فكر كردن حتماً دكتر گفته چيزي شده بچه ات . تا اومدم بيرون پريدم بغل زن عموت و گفتم سالمه . همه مطب شروع كردن دست زدن . كلي خجالت كشيدم و خودم و جمع و جور كردم . روزي هم كه رفته بودم تاريخ زايمانم و معلوم كنه و ساعتش رو ، همه ميگفتن تو بچه ات نارس مي خواد دنيا بياد گفتم بابا 38 هفته هستم . همه دهنا باز ميموند. وقت تمام. خيلي حرف زدم . اما واقعاً دنيايي بود كه نميخوام هيچ وقت تكرار بشه من فقط مادر يه ني ني خواهم بود و اونم تويي . هيچ وقت نميتونم عشق تو رو با ني ني ديگه اي تقسيم كنم . نه مي تونم و نه دلم مياد . همه كسمييييييييييييييييييييييي . خدايا هزاران بار ممنونم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)