ملودی و دو چرخه
دیشب داشتیم با ناهید جون و بابا سعید میرفتیم بیرون توی پارکینگ خونشون دوچرخه یکی از بچه های همسایه رو دیدم . نشوندمت روش خیلی ذوق میکردی . چون دسته هم داشت هل میدادمت کلی دست و پات و تکون میدادی و جیغ میزدی . سر و صدات توی کل پارکینگ پیچیده بود . قوربونت برم کادو تولدت ماشینه بابا خریده برات انشا الله سوارت میکنم ،خیلی هم خوشگل تر از دوچرخه است . البته اگه دوچرخه هم خواستی برات میخریم . عاشقتم نانازه مامان .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی