ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اولین بار که ملودی تکون خورد توی شکم مامانی ...... یادش بخیر

1390/8/9 21:52
901 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان پارسال این موقع ها بود که احساس میکردم توی شکمم این طرف و اون طرف میری . با این که خیلی کوچولو بودی اما من خیلی زود حرکت هات و متوجه شدم دکتر گفت چون لاغری و چربی دوره شکمت نیست میتونی به این زودی بفهمی . یهو انگار دلم خالی و پر میشد اولا میترسیدم اما دیگه کم کم همه اش انتظار میکشیدم که تکون بخوری تا وجودت و احساس کنم و یه روز که تکون نمیخوردی کلی دلواپس میشدم . یادش بخیر با این که روزهای سختی بود اما تجربه اش برای یه بار ارزش داشت . الان روی شکم خوابیده بودی و تلاش میکردی باسنت و بدی بالا احتمالاً میخوای چهار دست و پا بری به ناهید جون گفتم باورم نمیشد ملودی دنیا بیاد و حالا اینقدر بزرگ شده باشه که تلاش کنه چهار دست و پا بره . نمیتونم بگم چقده دوست دارم اندازه تموم برگای درختا ، تموم قطرات آب توی دنیا ، اندازه تموم دونه های شن که وجود داره ، اندازه تموم قطرات خون همه آدم های زنده و هر چیز زیادی که فکر کنی اما اگه همه اش رو جمع کنی بازم یکم از عشقم به تو هست . عاشقتم یکی یک دونه مامان . در ضمن خانوم شدی و با بابا پریشب رفتی سوپری خرید و اصلاً گریه نکردی قبلاً ها بابا خیلی گناه داشت چون با هزار تا امید بغلت میکرد و تو گریه میکردی اما الان دخمل خوبی شدی .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)