ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

چند روز مریضی نمایش عروسکی 7 بهمن (تاریک ماریک در شهر روشن )

1394/11/7 20:55
1,196 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم دقیقا از پنجشنبه هفته قبل مریضیت شروع شد . اونروز یکم تب داشتی و بردمت دکتر . دکتر گفت چیزیت نیست و اومدیم خونه . فرداش بهتر بودی اما صبح شنبه با گریه و تب و لرز شدید از خواب بلند شدی . بدو بدو رسوندمت دکتر و گفت بله ویروسه . امپول و دارو داد و اومدیم خونه بعد از تزریق . اما هنوز تب داشتی . با شیاف هم نیومد پایین و شروع کردم پاشویه به مدت 2 ساعت . داغون شدم اما خب اومد پایین تبت . خلاصه ساعت 2 خوابت برد و بعد از یک ربع بیدار شدی و دیدم ار بس عرق کردی کل لباست خیسه و تموم مو های بدنت سیخ شده بود . کلی ترسیدم و نمی دونم چی شد و خدا بهم رحم کرد و بعد ازون حالت یکم بهتر شد . از شنبه تا همین دیشب باز رفتیم دکتر و امپول و دیشب روتون گلاب چند بار بالا اوردی که من گفتم وای باز بیمارستان و سرم . با دل شکسته رفتم یدونه قران کوچولو اوردم گذاشتم زیر بالشت و خوابت برد . و خدا روشکر یهو بعد از اون بالا اوردن تبت رفع شد و از صبح هم گوش شیطون کر حالت خوبه

فدات بشم که توی هر شرایطی واسه نشکستن دل من میخندی

این چند روز حسابی دل تنگ بودی از خونه موندن چون مدرسه نرفتی و همه اش میگفتی بریم بیرون . امروز که دیدم بهتری بردمت نمایش عروسکی دوتا از دوستام که یه جورایی باعث ورودشون به تئاتر خودم شدم . با دیدنشون واقعا دلم واسه بازی کردن تئاتر تنگ شد . اولش فکر کردی میریم باز دکتر و کلی ناراحت بودی اما بعدش کلی عشق کردی و خوش گذشت بهت .

دکتر دیروزی گفت سینوسات حساس هستن مث خود منی متاسفانه . امروز هم با اینکه خودم مریض شدم و بی حال بودم نشستم این هد بند و واست بافتم . سلامتی تو از هر چیزی واسم مهم تره نفسم

فدای اون چشای شیطونت

 

 

ملودی و درنا همتی دوست مامان

ملودی و مارال ایزدبخش دوست مامان

عکس کلی گروه

 

 

بعد از چند روز اروز واقعا خوش گذشت و یاد قدیما افتادم . کاش میشد و دوباره میتونسم برم روی صحنه . فعلا که وابستگی شما کلا دست و پام و بسته . کی بزرگ میشی مامانم متنظر

پسندها (1)

نظرات (2)

عمه خانوم
10 بهمن 94 0:29
سلام مامان نسیم گل.شما نمایش کار کردین؟؟به به باریکلا.خوشحال شدم چون منم دانشجوی رشته ی نمایشم...ایشالله ادامه میدین چون اطمینان دارم شما مادر مستعدی هستین
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
اره عزیزم از پیشکسوتای تاتر به حساب میام توی بوشهر یجورایی .خودم هم فارغ التحصیل تاترم . مرسی شما لطف داری عزیزم
عمه خانوم
10 بهمن 94 0:35
فدات شم ملودی خدارو شکر که الان خوبی...
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
اره خداروشکر خوب شده گوش شیطون کر