ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 11 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

خدایا کمکم کن

خدایا از دیروز درد دارم خودت کمکم کن تا ۲۹ فروردین بتونم تحمل کنم فقط نگران دخملی هستم خدایا بلایی سرش نیاد تو میدونی من چقدر زجر کشیدم تا به اینجا رسیدم . خدایا خودت مواظب بچه ام باش . اشک توی چشامه و نمیدونم باید چیکار کنم . خودت مراقبش باش ...
19 تير 1390

نگرانی های مامان

  سلام عزیز دلم  8 روز مونده تا بیای پیش ما . دیشب وقت خواب مامان یه دردای خفیفی توی کمرش احساس میکرد که  یه کوچولو ترسیده بود اما خدا رو شکر خبری نشد . همش نگرانم  که نکنه زودتر بخوای بیای . دخمل نازم این 8 روزم صبر کن تا انشا الله سر موقع دنیا بیای  دوست داریم هم من و هم بابا بوسسسسسسسسسسسسسسس
22 فروردين 1390

اتاق ملودی

 سلام دخمل نازم  دیشب اتاقت دیگه تکمیل تکمیل شد . واسه ات تموم دیوار های اتقت و با برچسب های خوشگل تزیین کردم نمیدونی چقدر ذوق کردم . بابا هم که دید کلی خندید و خوشحال شد و کلی واست ذوق کرد . آخه عزیز دل مامان و بابا هستی دیگه . دقیقاً 10 روز دیگه دنیا میای. منتظرتیم عزیزکم 
21 فروردين 1390