ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

پروژه مقنعه پوشیدن و موندن توی مدرسه بدون من

وای وای جونم برات بگه عزیزه دله مامان که دیروز از صبح بساط تمرین پوشیدن مقنعه داشتیم توی خونمون از صبح تا اخر شب دقیقا و سر ظهر دیگه خودت و میزدی و منو میزدی و یه اوضاعی بود . اما بالاخره طبق معمول من موفق شدم و قبول کردی که چاره ای جز پوشیدنش نداری . کلا عادت کردم که همه کارات و اولش با جیگر خون کردن انجام بدی اما خب روی غلطک که میوفتی دیگه درست میشه . خلاصه که تا الان کلا منو خیلی اذیت کردی فندق فسقلی فکر نکنی که راحت بزرگ شدی سر هر کاری که باید انجام بدی من مردم و زنده شدم . امروز صبح هم ساعت 9 رفتیم مدرسه و دیگه امروز مقنعه پوشیدی اولی که می خواستی بپوشی یکم نق زدی اما خب زود کنار اومدی ( الهی فدات بشم همین الان یهو اومدی و دست انداخت...
4 مهر 1394

1مهر 1394- اولین تجربه باز گشایی مدارس

در سن 4 سال و 5 ماه و دو روزگی : عشقممممممممممم الهی مامان فدات بشه که اینهمه بزرگ شدی . امروز ساعت 8 جشن بود توی مدرسه به خاطر بازگشایی . البته ما ساعت 9 رفتیم که شما کمتر خسته بشی اخه هنوز اوچکولویی . خیلی خوب بود و خیلی خوشت اومده بود و حسابی هم من و هم مسئولین مدرسه رو شگفت زده کرده بودی و امروز متوجه شدم که خیلی دوستت دارن و همین نقطه قوت قلبم شد که ایشا الله مشکل قبلی برات پیش نمیاد در کنارشون . از اونجایی که جدیدا دوربین میبینی ناراحت میشی بیشتر سعی کردم ازت فیلم بگیرم وقتایی که متوجه نیستی اما چند تا عکس هست که میزارم واست حیاط مدرسه . اینجا خیلی هم خوشحال بودی اما تا دوربین و دیدی سر من جیغ کشیدی ابته اینجا شبیه ب...
1 مهر 1394