ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

27 دی 94 . دومین اردو . (( پارک سیادت + موزه مردم شناسی و جاذبه گردشگری ))

عشقم امروز صبح برای بار دوم رفتین لردو . و برخلاف سری قبل که با خیس شدنت به من زهر شد کل روز ، اینبار بی نهایت خوش گذشت هم به شما هم به من . و کلا روز فوق العاده ای بود . کلی بازی کردین . کلی زدین و رقصیدین منم کلی فیلم گرفتم . مسابقه و ورزش و موزه و خلاصه همه مدل تفریحی به پا بود .                   مسابقه پفک خوری پسرا بود شما هم رفتی یدونه بشقاب واسه خودت برداشتی اینم ماست خوری دخترا     موزه همه از این ادمک ها میتری تو...
27 دی 1394

جشن خودکار + میز تحریر واسه عشق مامان +تولد ریحانه جون

عشقم توی هفته گذشته چند تا جریان اتفاق افتاد که هه رو یکجا می نویسم واست اولیش درسته ربطی به شما نداره اما دلم نیومد نزارمش . واسه کلاس سومی ها معلمشون جشن خودکار گرفته بود . ازش پرسیدم یعنی چی ؟ گفت چون دیگه مداد و میخوان بزارن زمین و با خودکار بنویسن براشون این جشن و گرفتم . کلی هم تدارک دیده بود از همه نوع کیک و ساندوچ و میوه و ژله . خلاصه واسم جالب بود . خواستم بدونی که حتی در مورد کوچیک ترین اتفاقات توی مدرستون یه جشن درست میکنن و همین باعث تشویق شدن دانش اموزا میشه و خاطره قشنگی توی ذهنشون میزاره . متاسفانه فقط یدونه عکس دارم که میزارم واست دومیش این بود که مدتی بود فکر ش بودم واست میز تحریر بخرم اما خب میز هایی که ...
25 دی 1394

13 دی تولد محدثه جون + 16 دی کلاس اشنایی با مشاغل و کاردستی

عزیزه دلم روز 13 دی ماه تولد محدثه جون بود که اتفاقا چون دوتا نیمکت جلوی شما میشینه خیلی رابطه خوبی باهاش داری و هر روز کلی بده بستون دارین باهم . توی مدرسه مامانش زحمت کشیده بود و جشن واسه اش گرفته بود و خیلی به همتون خوش گذشت کلی زدین و رقصیدین و بازی کردین و شعر خوندین . از طرفی چون محدثه جون یه برادر دوقلو هم داره و اون توی مدرسه ستارگانه من یه چیز کوچولو هم واسه داداش جونش تهیه کردم که امیدوارم خوشش بیاد . چند سرذی پاک کن های تزیینی واسه داداشش و یه دونه جامدادی فلزی هم واسه خود محدثه جون . اینم شما در حال پذیرایی شدن و خوردن کیک تولد و حالا میریم به رو...
18 دی 1394

این سه ماه مدرسه چطور گذشت

عشقم سه ماه و یک هفته از سال تحصیلی گذشت و گفتم بهتره بیام و از پیشرفت این مراحلت بگم . رنگ امیزی رو که دیگه کامل یاد گرفتی و رنگ هارو خوب میشناسی و اسم رنگ هارو هم داری یاد میگیری . اینم نمونه نقاشی ات توی این روزای اخیر   اشکال هندسی رو یادگرفتی : مثلث . لوزی . مربع . مستطیل . دایره . استوانه .بیضی حیوانات رو یاد گرفتی کامل تمام اعضای بدن داخلی و خارجی رو یاد گرفتی وصل کردن شکل های مرتبط به هم رو یاد گرفتی مفهوم بالا و پایین و زیر و رو هم یاد چپ و راست رو هم تقریبا یاد گرفتی دایره لغاتت که کلا عالی شده و کلمه ای نیست که بشنوی و تکرار نکنی . توی این 8 ماه که از 4 سالگیت گذشته جب...
7 دی 1394

اشک ها و لبخندها

من اندوه دلم را با شادی مردم هرگز عوض نمی کنم. و نمی خواهم اشک‌هایی که غم ها را از چشم هایم سرازیر می کنند به خنده درآیند. آرزومندم زندگی به شکل اشکی و لبخندی باقی بماند. اشکی که قلبم را تطهیر می کند و اسرار پنهان زندگی را به من می فهماند. "جبران خلیل جبران " برگرفته از کتاب: اشک و لبخند   هنر دست ملودی جون و اولین تجربه سفال ...
3 دی 1394

شب یلدای 94 خونه خودمون (یلدای پنجم )

عشقم امسال شب یلدا رو من و شما با هم تنها بودیم . باباشی هم دبی بود و امسال نبود . اما خب واسه خودمون جشن گرفتیم و خیلی هم خوش گذشت . حالا میریم سراغ عکسا                             و حالا گذر ایام یلدای  90( ملودی . مامان نسیم . بابا عیسی . بابا سعید )   یلدای 91 ( ملودی . مامان نسیم . بابا عیسی )   یلدای 92 ( ملودی . مامان نسیم . بابا عیسی . ناهید جون . بابا سعید ) ...
3 دی 1394

مراسم جشن یلدا توی مدرسه 30 اذر 94

عزیزم دوشنبه 30 اذر توی مدرسه جشن شب یلدا براتون برگزار کرده بود . اینبار هم رفتیم مدرسه پسرونه ستارگان و جشنتون و همزمان با هم برگزار کردن . شب قبلش معاونتون اومد خونه ما و تدارکات مدرسه دخترونه رو با هم انجام دادیم . از ساعت 10 شب تا دقیق 5 و نیم صبح روز دوشبه گرفتار بودیم و ساعت 6 معاونتون به همراه وسایل رفت مدرسه ما هم ساعت 8 صبح توی مدرسه بودیم . خیلی خسته شدیم اما خب واقعا کارا خوب از اب در اومد. این تزئینات و توی خونه انجام دادیم . حالا عکسای خود جشن توی مدرسه . البته بگم که خود مدرسه هر مناسبتی که هست با یک ات...
2 دی 1394

تولد درسا جون ( همکلاسی )

عزیزم روز شنبه یعنی 28 اذر توی مدرسه تولد یکی از همکلاسی هاتون بود . کلی بهتون خوش گذشت و واقعا لذت بردین اون ادم برفی هم از طرف شما بود برای درسا جون . یدونه دفترچه خاطرات قفل و کلید دار . امیدوارم خوشش اومده باشه هر کاری کردم بری پشت میز واستی رضایت ندادی   ...
2 دی 1394
1