جشن خودکار + میز تحریر واسه عشق مامان +تولد ریحانه جون
عشقم توی هفته گذشته چند تا جریان اتفاق افتاد که هه رو یکجا می نویسم واست
اولیش درسته ربطی به شما نداره اما دلم نیومد نزارمش . واسه کلاس سومی ها معلمشون جشن خودکار گرفته بود . ازش پرسیدم یعنی چی ؟ گفت چون دیگه مداد و میخوان بزارن زمین و با خودکار بنویسن براشون این جشن و گرفتم . کلی هم تدارک دیده بود از همه نوع کیک و ساندوچ و میوه و ژله . خلاصه واسم جالب بود . خواستم بدونی که حتی در مورد کوچیک ترین اتفاقات توی مدرستون یه جشن درست میکنن و همین باعث تشویق شدن دانش اموزا میشه و خاطره قشنگی توی ذهنشون میزاره . متاسفانه فقط یدونه عکس دارم که میزارم واست
دومیش این بود که مدتی بود فکر ش بودم واست میز تحریر بخرم اما خب میز هایی که رفتم و دیدم همه بزرگ بودن و واسه قد شما مناسب نبود و یه روز اتفاقی یه جا یه میز دیدم که درست مناسب الانت بود و نه چشمت اذیت میشد و نه دستت . خلاصه اینطوری شد که خریدمش و خیلی هم دوسش داری . برام مهم بود از اول عادت کنی پشت میز بشینی و درسات و انجام بدی چون ماها خودمون توی بچگی بعضی وقتا اذیت میشدیم روی زمین البته من کلاس دوم که بودم بابا سعید واسه هم من و هم دایی حامد داد میز و صندلی ساختن که عکس اون رو هم واست میزارم
ایشا الله به شادی استفاده کنی عشق من (عکس من مال 20 سال پیشه )
اتفاق سوم هم تولد ریحانه جون بود که خیلی بهتون خوش گذشت مثل دو تا تولد قبلی . هر هفته تقریبا یه تولد دارین توی مدرسه که شما وروجکا حسابی خوش میگذرونین .
اینم کادوی ما به ریحانه جون ( دامن )
مشغول دیدن بادکنک های سقف
دیدن بادکنک بازی بچه ها
بازی با بچه ها
ریحانه جون و خانم معلم
گفتم شاید مامان ریحانه جون نخوان عکسشون و بزارم برای همین روش و پوشوندم . عکس دسته جمعی همتون