ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

جشن خودکار + میز تحریر واسه عشق مامان +تولد ریحانه جون

1394/10/25 11:30
3,087 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم توی هفته گذشته چند تا جریان اتفاق افتاد که هه رو یکجا می نویسم واست

اولیش درسته ربطی به شما نداره اما دلم نیومد نزارمش . واسه کلاس سومی ها معلمشون جشن خودکار گرفته بود . ازش پرسیدم یعنی چی ؟ گفت چون دیگه مداد و میخوان بزارن زمین و با خودکار بنویسن براشون این جشن و گرفتم . کلی هم تدارک دیده بود از همه نوع کیک و ساندوچ و میوه و ژله . خلاصه واسم جالب بود . خواستم بدونی که حتی در مورد کوچیک ترین اتفاقات توی مدرستون یه جشن درست میکنن و همین باعث تشویق شدن دانش اموزا میشه و خاطره قشنگی توی ذهنشون میزاره . متاسفانه فقط یدونه عکس دارم که میزارم واست

دومیش این بود که مدتی بود فکر ش بودم واست میز تحریر بخرم اما خب میز هایی که رفتم و دیدم همه بزرگ بودن و واسه قد شما مناسب نبود و یه روز اتفاقی یه جا یه میز دیدم که درست مناسب الانت بود و نه چشمت اذیت میشد و نه دستت . خلاصه اینطوری شد که خریدمش و خیلی هم دوسش داری . برام مهم بود از اول عادت کنی پشت میز بشینی و درسات و انجام بدی چون ماها خودمون توی بچگی بعضی وقتا اذیت میشدیم روی زمین البته من کلاس دوم که بودم بابا سعید واسه هم من و هم دایی حامد داد میز و صندلی ساختن که عکس اون رو هم واست میزارم

 

 

ایشا الله به شادی استفاده کنی عشق من (عکس من مال 20 سال پیشه متنظر)

اتفاق سوم هم تولد ریحانه جون بود که خیلی بهتون خوش گذشت مثل دو تا تولد قبلی  . هر هفته تقریبا یه تولد دارین توی مدرسه که شما وروجکا حسابی خوش میگذرونین .

 

اینم کادوی ما به ریحانه جون ( دامن )

مشغول دیدن بادکنک های سقف

دیدن بادکنک بازی بچه ها

بازی با بچه ها

 

ریحانه جون و خانم معلم

 

 

گفتم شاید مامان ریحانه جون نخوان عکسشون و بزارم برای همین روش و پوشوندم . عکس دسته جمعی همتون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان مونا(✿◠‿◠)
25 دی 94 20:16
سلام قربونت برم....به به مبارک باشه عزیزم چه میزتحریرقشنگی...نسیم جون برام دعا کن یه مشکلی برام پیش اومده
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم نگران شدم . الان بهت پیام میدم