ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

جشن قران 9 ابان 96

عشقم امروز از طرف مدرسه براتون جشن آشنایی با قرآن گرفته بودن و برده بودنتون مسجد . الهی من فدات بشم که اینهمه خانومی و اینروزا رو هم دارم میبینم که انقدر بزرگ شدی و همه جا میری و همه کار میکنی اونم بدون من . ممنون از خاله لیلا مدیرتون که هر روز کلی عکس برای ما مادرا میفرستن و با اینکه اونجا نیستیم از لحظه به لحظه اتفاقات با خبر میشیم     کنار خاله لیلای مهربون حاج خانوم ممممم لب غنچشوووو       یدونه سی دی و کتاب هم بهتون داده بودن خلاصه که عاشقتممممممم یه عالمه هر چی بگم بازم کمههههههه   ...
9 آبان 1396

نمایش خاله سوسکه 8 ابان 96

نفسم دیشب رفتیم نمایش فوق العاده قشنگ خاله سوسکه به همراه خاله فاطمه و ویهان جون . خیلی خوش گذشت . اینهمه نمایش برده بودمت اما این یکی خیلی همه چی تموم و با کیفیت بود و کلی هم خوشحال بودی . فضای دکور عالی . موزیک و شادی بچه ها عالی . بازی ها هم بینظیر خلاصه که خودمم کلی لذت بردم                                           ...
9 آبان 1396

آموزش حرف ب با حضور بابا ها 6 ابان 96

نفسم امروز توی مدرسه اموزش حرف ب داشتیم به همین خاطر خانم موسوی گفته بودن باباهای بچه ها و اگر نشد بابا بزرگاشون بیان و برای بارون هم که ب داره یدونه چتر بیارن . ویدیو هایی که فرستادن عالی بود و انقد لذت برده بودی که حد نداره . خداروشکر میکنم که انقد دوست داری همه چیز مدرسه رو       بچه نقاشی کشیدن با موضوع بارون در شب و روز باهوشه من فدای اون ستاره کشیدنت بشم من       خانم موسوی و خاله مونا خانم موسوی عزیز ...
6 آبان 1396

برنده قرعه کشی ماهانه خونه بازی دردونه ها

عشقم هفته ای یبار حداقل میبرتم خونه بازی و این بار برنده قرعه ماهانه شما شدی بودی . امشب  رفتیم و ازت عکس گرفتن و جایزه هم یدونه جلیقه نجات استخر بهت دادن . فدات بشم که ظاهرا خوش شانسی ...
5 آبان 1396

شورای دانش اموزی 3 مهر 96 دبستان درخشان

عزیزه دلم روز 3 مهر شورای دانش اموزی مدرستون بود و حسابی بهت خوش گذشته از عکسایی که برام فرستادن کاملا میشه اینو متوجه شد . اعضای شورای شهر استان هم حضور داشتن کنارتون اعضای شورای شهر در کنار خاله لیلا مدیر مهربونتون خانم نمدا عبداله زاده در حال رای دادن           ...
4 آبان 1396

المپیاد درون مدرسه ای 30 مهر 96

عزیزه مامان امروز به پیروی از هر یکشنبه که میرین باشگاه برای ورزشتون همزمان براتون المپیاد برگزار کرده بودن که مامان ها هم اگه دوست داشتن میتونستن شرکت کنن . من اودم اما با دو ساعت تاخیر و حدود نیم ساعت بودم اوجا . کلی بهت خوش میگذشت . کلی هم عکس نازززز ازت گرفتم . و وقتی میدیم که چقدر دوست دارن کلی خیالم راحت شد مخصوصا خاله لیلا و خانم معلمتون انقد بهت میرسیدن که باورم نمیشد اینهمه هواتو داشته باشن امیدوارم که شما هم درست انجام دادن درسات جبران زحمت هاشونو بکنی                     ...
30 مهر 1396

اولین تجربه حضور در تمرین موسیقی به همراه باباشی

نفسم بابا عیسی امروز تمرین موسیقی داشت بهش گفتم ملودی رو هم میبری گفت باشه . خلاصه حموم بردمت و خودم بردم رسوندمتون . اولش یکم ناراحت بودی که قرار نیست منم باشم و فک میکردی دکتری جایی هست اما تا رسیدی اتاقارو سرک کشیدی و تا ساز ها و میکروفن رو دیدی خیالت راحت شد ظاهرا هم خیلی بهت خوش گذشته حالا از این به بعد روزایی که تمرین داشته باشن و وقتش مناسب باشه قرار شد بابا ببره شمارو                   ...
27 مهر 1396