ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

بهار 1401

قشنگم درسته الان 24 اسفنده اما چون مهمون های نوروزیمون اومدن توی پست بهار میزارم عکس هارو ... ناهید جون و بابا سعید و مامان پوری 17 اسفند اومدن پیشمون خاله زهره و غرل جان هم دو رور اومدن و امروز برگشتن 21 اسفند تولد دایی حامد بود و کیک گرفتیم و سوپرایزش کردیم چند روزی هم که گذشته خداروشکر همه اش به گشتن و خندیدن بوده . بعد از مدت ها واقعا لبمون خندید تازه نوشت 3 فروردین خب عشقم 26 اسفند تولد من بود و خداروشکر امسالم کنار عزیزامون شمع هام و فوت کردم حال و هوای خیابونا...
24 اسفند 1400

زمستان 1400

جان دلم شروع زمستون با اجرای باباشی مصادف شده بود البته یه شب قبل از اجرای باباشی هم رفتیم کافه سعادت و خیام خونی گوش کردیم و حسابی خوش گذروندیم فرداش یعنی 3 دی هم اجرای باباشی بود وکلی خوش گذشت واقعا بعد از دو سال کم کم داریم به زندگی سابق برمیگردیم من و شما و فاطمه گلی اخرای اجرا انقدر سرد بود بردمت زیر شنلم تا سردت نشه و قسمت شیرین اجرا گل هایی هست که میشه مال من دورت بگردم که توی همه کارا کمکم میکنی بعد از مدت ها بارونخوبی اومد هر چند که خسارت زد بهمون و پمپ ابمون نیم سوز شد و ایفون هم سوخت...
10 دی 1400

پاییز 1400

یه برنامه تبدیل عکس به کارتونی نصب کردم و برات یکی دوتا از عکسات و کارتنی کردم که خیلی با نمک بود دورت بگردم ننهههههه ناهید جون و بابا سعید هم 7 مهر یعنی دیروز بسلامتی و دل خوش رفتن خونشون و برگشتن تهران . جاشون کلی معلومه چون امسال از عید تا الان بیشترش و پیش هم بودیم . اما خب چاره ای نبود و بالاخره باید میرفتن وخداروشکر که این مرحله سخت از زندگی رو با سربلندی پشت سر گذاشتیم هممون چون پروازشون ساعت 12 ظهر بود و قبلش نمیشد ناهار بخورن براشون تو راهی اماده کردم که ببرن و رسیدن دیگه دغدغه ناهار نداشته باشن تازه نوشت 21 مهر خب قشنگم حسابی مشغول درس و مدرسه هستی و هوا هم کم کم خوب شده و راحت عصرا میشه رفت بیرون...
8 مهر 1400
1982 10 10 ادامه مطلب

سال تحصیلی 1400-1401

خب قشنگم کم کم سال تحصیبلی هم داره از راه میرسه . ثبت نام کتاب مدرسه که انجام شده . لیست خرید و برتامه کلاسی هم برامون فرستادن و منم برات لوازم تحریر و خریدم از تهران که اومدم تهران که بودم مسابقه میزاشتن براتون و شما هم از طریق تماس تصویری با من شرکت میکردی اینم خریدات خودکار کاکتوس مداد نوکی کاکتوس 10 رنگ خودکار امسال پرگار هم لازم دارین جامداد شبیه کیف کولی هست عاشقش شدم دفتر تلاش بزرگ خب عشقم اینم عکس هایی از اماده سازی محیط کلاستون البته اموزش انلاین هست اما مدیر خوبتون برای اینکه شما از طریق دو...
10 شهريور 1400

تابستان 1400

عشق دلم روز 31 خرداد اومدیم تهران و تابستون و اینجا شروع کردیم . روز اول با ناهید جون رفتیم مکامال میخواستم گوشی قیمت کنم چون برای تولدت قول داده بودم برات گوشی جدید بگیرم بعدم رفتیم اب نمای پایین بلوک نشستیم 1 تیر هم رفتیم و برات گوشی گرفتم برای خودمم گرفتم یهو مبارکت باشه عشق من .مارک شیائومی redmi9 اینم برای خودم اونم شیائومی redmi note 8 کلی هم با گربه های پایین بلوک واسه خودت بازی کردی دست تو دست بابا سعید 😍 این گردنبند خوشگل هم ناهید جون و بابا سعید بهت دادن برای کارنامه ت عشقم این چند روز هم توی همین محیط مجتمع برای خودمون گشتیم . و چنتا عکس ازت گرفتم یه روزم ش...
2 تير 1400

تولد 10 سالگی

هوراااا بالاخره یک دهه از عمرت بسلامتی و شادی تموم شد و وارد دهه جدید زندگیت شدی نفسم. فعلا علل حساب یدونه کیک برات گرفتم و چند تا دونه عکس هم خودمون گرفتیم اما میخوام ببرمت اتلیه حتما و یک تولد کوچولو هم برات حتما میگیرم بعد از توم شدن ماه رمضون ...
31 فروردين 1400

بهار 1400

عشقم 19 فروردین تولد خاله نرگس بود اما ما روز قبلش سوپرایزش کردیم . یدونه کیک کوچولو  گرفتیم به همراه یدونه روسری دست دوز خودم بردیم و سوپرایزش کردیم روسریشم پوشیده بود 🤩😍 این روزا هوا بی نظیره مخصوصا شبا که حتی گاهی هم سرد میشه . چند شب زن عمو امین اومده بود بوشهر و اومدن شب نشینی خونمون و تو حیاط بساط پهن میکردیم . چند روزم هست ما شبا میریم خونه مامان مریم و حیاط میشینیم . امشب هم از درخت لیمو خونشون لیمو چیدیم و شما برای خودت موهیتو درست کردی تازه نوشت 12 اردیبهشت خب عشقم اینروزا ماه رمضونه و هوا هم نسبتا رو به گرمی میره بخاطر کرونا هم جای خاصی نمیشه رفت و مابقیشم که اخر سال تحصیل...
28 فروردين 1400

عید 1400 و پایان قرن 1300

عشقم شاید برای هر کسی پیش نیاد که توی دوران عمری که خدا بهش داده شاهد تموم شدن یک قرن باشه و قرن بعد رو هم ببینه و زندگی کنه که من و شما و باباشی جز اون ادما شدیم که قرن قبل و بعد و ببینیم و زندگی کنیم . امسال عید هم یه جورای دیگه قشنگ شروع داره میشه تا الان درسته که کرونا هست و معلوم نیست چه اتفاقاتی در پیشه اما خب امیدوارم چون شما با دستای مهربونت امسال برامون داری سبزه عید درست میکنی خدا هم نظری کنه به حال مردم دنیا و نجات پیدا کنیم و کمتر شاهد از دست دادن مردم و عزیزامون باشیم . خب بریم سر اصل داستان از طرف مدرسه به صورتی همگانی همتون هسته مرکبات که ما نارنج و انتخاب کردیم 2 روز خیس کردین و بعد از دو روز هم  همه باهم سر ک...
4 اسفند 1399

زمستان 1399( همه اتفاقات در این پست آپ میشه )

5 دی خب عشقم رسیدیم به اخرین فصل از سال 1399 و اخرین فصل زمستون قرن 1300. سال 99 میشه گفت همه روزاش اخرین روزه توی قرنه .از یک فروردین بگیر تا 29 اسفند امسال . 1 دی ناهار رفتیم خونه مامان مریم چون ظهرش میخواستیم بریم چند جا کار داشتیم . با ممان مریم رفتیم گلفروشی مبخواست برای خونشون گل بخره  من فدات بشم که مواظب بودی مامان مریم نیوفته  میگم این چه ژستیه ؟ میگی مثلا داره منو بادمیبره  گل دونامون داره گل میده  باباشی که چند مدتیه نیستو فاطمه اخر هفته اومده بود پیش ما و کلی بهت خوش گذشت باهاش . دیروز بارون میوم...
5 دی 1399