ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 2 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اینم یه مدلشه دیگه ....(2 شرح داستان )

1393/11/18 13:24
1,074 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزه دلم اینروزا هم تو و هم من واقعا عذاب کشیدیم و اشک ریختیم . خیلی نق نق میکردی و از وقتی چشمت و باز میکردی تا دوباره ببندیش نق و گریه مداوم و بدون علت . چند بار دیگه رفتیم دکترهای مختلف که همه باز میگفتن هیچ چیزش نیست . دیگه روز پنجشنبه حتی بردمت سونو گرافی . گفتم بالاخره یه دردی داری دیگه وگرنه بی دلیل نق نمیزنی اما اونجا هم دکتر گفت همه چیز طبیعیه و دل و روده و کلیه هات و چک کرد .

 

ازمایش خون هم بردمت اما همه چیز نرمال و عادی و من دستم توی سرم و عقلم دیگه به راهی قد نمیداد و عصبی شده بودم و با هر چیز کوچیکی اشکم در میومد . تا دیروز . دیروز عصر واقعا حال نداشتم ببرمت بیرون و کلی خسته بودم جوری که حتی وقت راه رفتن پام و میکشیدم روی زمین اما از ساعت 6 عصر که من رفتم تا ظرفای ظرفشویی و بچینم توی کابینت شروع کردی تا ساعت 9 و ربع یکریز اشک میریختی . دست آخر از رو رفتم و بلند شدیم و اماده شدیم . خودم هم مانتو چروک و روسری یه رنگ دیگه پوشیدم و فقط میخواستم بزنم بیرون و هیچ چیز برام مهم نبود . رفتیم خونه بابا اسماعیل . اونجا هم نق میزدی . عمه انیس اینا هم اونجا بودن . من تا الان خیلی به این چیزا اعتقاد نداشتم اما الان معتقد شدم . شوهر عمه گفت چشم خورده . یه کاری میگم بکن تا پس فردا صد در صد میشه مثل روز اولش . گفت یه دونه از لباساش و با اب نمک غلیظ بشور و بزار خشک بشه و اب نمک رو هم بریز توی کوچه بیرون خونه و فردا هم با گلاب و اب حمومش بده و اون لباس و تنش کن . باورتون نمیشه انگار آب روی آتیش . بچه ای که حدود 13 روز حتی نمیزاشت ما غذا بخوریم از بس گریه میکرد تا ظرف غذا رو حتی میدید الان داره غذا میخوره . و از بعد حموم هم تا الان یه نق یا یه قطره اشک نریخته . اینم شاهد ماجرا . حتی وقتی براش کشیدم توی بشقاب نمیزاشت خنک بشه ومیگفتم داغه . میگفت نه نه داغ نیست و بشقاب و میکشید و حتی بدو بدو از توی کشو سفره و چنگال و خودش در آورد .

 

 

 

 

 

 

 

 

نوش جونت بشه عزیزه دلم . نکته جالبش این بود که چیزای متفرقه میخوردی پس مشکل گوارشی نداشتی چون هم شکمت کار میکرد و هم بالا نمیاوردی اما غذا نمیخوردی . فکر کنم قشنگ دو کیلو کم کردی نفسم . حتی از این لحظه فیلم هم گرفتم که بعدا نشونت بدم

پسندها (4)

نظرات (15)

نیلوفر
18 بهمن 93 17:56
سلام نسیم جون، درسته سختی کشیدی ولی خدارو شکر تموم شد. عزیزم چرا باور نداری؟ اتفاقا چشم خوردن تو احادیثم هست خود من چندتا حدیث دیدم که پیامبر برای امام حسین و امام حسن دعا میخوندند که چون زیبا بودند چشم نخورند و حتی گاهی خود پدر و مادر بچه رو چشم می زنند، براش 4قل و آیه الکرسی بخون صدقه بده و اسپند دود کن منم میگردم اون دعای پیامبر رو پیدا می کنم برات.. به هر حال توفیق اجباری بود که همه جور چکاب و آزمایشو انجام بدی و ایشالله دیگه از این اتفاقا نیوفته برا عشق ما
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم حق با شماست . توفیق جباری و خوب گفتی خخخخخخخخخخخخخ
نیلوفر
18 بهمن 93 18:13
در روایات آمده است که رسول خدا(ص) برای درمان برخی از نزدیکان خویش ، از تعویذ و رقیه ، یعنی دعایی که ضد چشم‏زخم است، بهره می گرفته است . پیامبر (ص) و انبیای دیگر ، چون ابراهیم (ع) و موسی (ع) برای دفع چشم زخم از"رقیه" ، استفاده می کردند . مانند آنچه حضرت امیرمؤمنان علی (ع) فرموده اند : رَقَى النَّبِیُّ ص حَسَناً وَ حُسَیْناً فَقَالَ أُعِیذُکُمَا بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى کُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ عَیْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِیُّ ص إِلَیْنَا فَقَالَ هَکَذَا کَانَ یُعَوِّذُ إِبْرَاهِیمُ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ (ع)‏ . « پیامبر اکرم (ص) برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) رقیه گرفت و این دعا را خواند : شما را در پناه کلمات تامه خدا قرار می دهم از شر هر دیو و هر جنبنده‏اى و از شر هر چشم زخمى ، سپس پیامبر (ص) نگاهی به ما کرد و فرمود: "این چنین حضرت ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود » . ادرس سایت: http://aghebatbekhiri.persianblog.ir/tag/%D8%B1%D9%81%D8%B9_%DA%86%D8%B4%D9%85_%D8%B2%D8%AE%D9%85
خآله
18 بهمن 93 18:24
ای جانم چه روزای سختی داشتی نسیم جون... ولی منم به چشم خیلی اعتقاد دارم ملودی جون ماشاالله هم چهرش هم موهاش خیلی نازه خیلی تو چشم میاد سعی کن همیشه براش اسپند دود کنی و صدقه بدی. قربون غذا خوردنتـــــ ایشالا گوشت بشه به تنت عشق خاله. تن سالم و دل خوش آرزوی من برای شمآ
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی خاله جون لطف دارید
مامان قند عسلا♥♥
18 بهمن 93 18:57
وای خدا رو شکر
مریم
18 بهمن 93 21:15
سلام عزیزم خدا حفظش کنه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
سلام ممنون برای دعای زیباتون
عمه ی آتنا
18 بهمن 93 21:49
وای عزیزم چشم بد ازش دور باشه انشااله خداروشکر که الان خانومی حالش خوبه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزه دلم
سارا
18 بهمن 93 22:23
سلام نسیم جان خداروشکر خوب شده من یه دفعه میخواسم بهت بگم هرجا میرین لباسای شیک تن ملودی نکن و یه دونه روسری کوچک بکن سرش پشت سرش ببند تا موهاش تو چشم نیاد گفتم شاید ناراحت بشی ازالان دیگه مواظب باش یکی رو میشناسم خیلی اهل شیک پوشی هست و مثل شما یه بچه ناز داره ازترس چشم همیشه لباس ساده تن بچش میکنه عروسی مهمونی آتلیه ای دورهمی چیزی مثلا یکی از چندین لباسای شیک بچش رو تنش کنه انشاالله همیشه بچت سالم وشاد باش و سایه والدینش بالا سرش باشه یادت نره براش ان یکاد بخون هرکی میاد خونتون یاخودتون میرین بیرون همیشه بسم الله رحمن الریم بگو
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم ممنون
لی لی
18 بهمن 93 23:41
آخی الهی.خدا رو شکر قشنگ معلومه لاغر شده
neda1349
19 بهمن 93 12:18
اري درسته بعضي چشمشون شوره چون از قديم همينجوري بودن واي خدانكنه چشمشون دنباله كسي باشه چه بزرگ چه كوچك من خيلي خو.شگل نيستم ولي خدايي خونه جاريم ميرم سر درد برميگردم فوري زاغ داغ ميكنم وتخم مرغ براي خودم ميشكنم ولي سر درد دوساعت ميكشه عادت كردم مواظب باش كجاها رفتي ئزيزم اگه دوباره هم ميخواهي بري برگشتي خونه همون كاري كه كردي دوباره انجام بده خدا نگهدارتون باشه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی دوسته خوبم
بانوی دریا
19 بهمن 93 12:45
چشم زخم دمار از روزگار آدم در میاره
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
چی بگم والا خدا همه رو از چشم بد دور نگه داره مخصوصا این طفل معصوم ها
مامان یاسمین زهرا
20 بهمن 93 11:58
آخی کوچولوی دوست داشتنییییبابا یکماه پیش من مهمونی گرفتم هنوز مهمونا کامل نرفتن من و یاسمین مریض شدیم تا یکهفته،گرفتی که؟من و یاسمین چشم بد و شور از همه نینیها دور
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
خخخخخخخخخخخ اره دیگه تبلیغات برای خودت میکنی
مامان آنا
20 بهمن 93 17:50
انشااله از چشم بد دور باشه دختر نازمون.خدا را شکر که مشکل خاصی نبوده
پرستو مامان سیما و شیما
1 اسفند 93 15:48
ایشالا ملودی خوشگله از چشم بد دور باشه همیشه و سلامت و تندرست باشه میدونی منم خیلی به چشم و اینا اعتقاد ندارم ولی ما یه فامیل داریم خیلی حسود و چشم شوره. این یه سری اومد خونم از فرش اتاقم که تقریبا 13 سال بود داشتمش و سالمه سالم هم بود تعریف کرد. آقا فرداش این فرش سوراخ شد باز چشم به وسایل بخوره به جهنم به بچه و خانواده ی ادم نخوره
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
خخخخخخخخخ دم عیدی کار داده دست شوهرت که فرش بخره .
پرستو مامان سیما و شیما
2 اسفند 93 14:17
همینو بگو خخخخخ! طفلک مظلوم شوهرم
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
تو هم که خیلی بدت ما فرش نو اونم بعد 13 سال
فریبا
5 اردیبهشت 94 14:32
سلام عزیزم ان شا.. خدا همیشه دخترتو در پناه خودش حفظ کنه و زیر سایه پدر و مادرش همواره در صحت و شادی باشه. عزیزم یه سوالی دارم: اون پیراهنی رو که با آب نمک شستی چند ساعت باید تن بچه باشه؟ آیا باید شب باهاش بخوابه؟
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
سلام عزیزمممنون . کل مراحل این بود . اول یه لگن اب نمک خیلی شور درست کردم بلوز و شلوار توی خونه ای رو داخلش شستم و اب لگن رو ریختم توی جوب جلوی خونه که بیرون از خونه باشه . بعدم اومدم و لباس و با آب و شامپو شستم و گذاشتم خشک شد . فرداش هم توی لگن حموم که داشتم حمومش میدادم 2 تا بطری بزرگ گلاب و هی ریختم قاطی اب لگن و موهاش و بدنش و با اون اب شستم و وقتی هم اومد بیرون اون لباس و که خشک شده بود تنش کردم