ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

ننه سرما اومده .....

1393/9/30 0:41
1,567 بازدید
اشتراک گذاری

 


الا ای برف!
چه می ‏باری بر اين دنيای ناپاکی؟
بر اين دنيا که هر جايش
رد پا از خبيثی است
مبار ای برف!
تو روح آسمان همراه خود داری
تو پيوندی ميان عشق و پروازی
تو را حيف است باريدن به ايوان سياهی‏ها
تو که فصل سپيدی را سرآغازی
مبار ای برف!

 

 

قصه ننه سرما و بچه هایش:

قاری ننه (مادر سرما) که در آسمانها زندگی می کند،دو پسر به نام های چله کوچک و چله بزرگ دارد که هر دو مظهر سرما و خشم می باشند. چله بزرگ که قلمرو فرمانروایی اش از اول شب زمستان تا دهم بهمن می باشد ، زیاد بر مردم سخت نمی گیرد ، در 10 بهمن که دوران فرمانروایی چله کوچک آغاز می شود از برادر بزرگش می پرسد در طول این چهل روز چگونه فرمانروایی کردی؟ چله بزرگ جواب می دهد ، سعی کردم زیاد بر مردم سخت نگیرم.

چله کوچک خطاب به برادر بزرگ می گوید: حال ببین که در طول این بیست روز چه ها خواهم کرد ، کاری خواهم کرد که جنین در شکم مادر یخ بزند وانگشتان دختران به کوبه در بچسبد ، چله بزرگ جواب می دهد: پشت سرت بهار است و عمرت کوتاه ، کاری از پیش نمی بری. چله کوچک به نصیحت برادر اعتنا نمی کند. در یکی از روزهای فرمانروایی برای شکار روانه کوه ها می شود ، در یکی از کوه های منطقه برف وی را با زنجیرهای یخی و کولاک زندانی می کند و کلاغ ها خبر زندانی شدن وی را به قاری ننه می رسانند.
قاری ننه ناله و زاری می کند و می گوید: چه بگویم ، چه کنم ، کدام دردتان را درمان کنم. عصبانی می شود و سیخ بزرگی را در تنور داغ می کند وبه جنگ برف ها می رود و با هر ضربه وی برف ها بخار می شوند و بخار صحنه آسمان را می پوشاند در نهایت برف ها شکست می خورند و چله کوچک آزاد می شود و سپس متوجه می شود زمستان تمام شده ، قاری ننه بخاطر آزادی پسرش شادی و سرور می کند.

 

 

پسندها (3)

نظرات (1)

باقر
1 دی 93 7:59
مامي نسيم خانم ار ي درسته ناپاكي وخبيثي د رهمه جا رخنه كرده واما انهايي كه سر به زير هستند ومارمولكي كارشون را ميكنند انها در پيش همه ئزيز هستند اماان كسي بدون ريا راحت با كسي معاشرت ميكند تهمت خبيثي ناپاكي به اون زده ميشود خبيثي ناپاكي زود مشخص نمي شود ياسفر يا هنگام مرگي از اقوام يا عروسي در يا سفر يا هنگان تنگ دستي موفق پيروز باشيد
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
دقیقا خیلی خوب توصیف کردید