ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اولین قهر ...... اولین بوسه

1393/1/24 23:35
1,897 بازدید
اشتراک گذاری

امروز برای اولین بار باهات قهر کردم هنوزم باهات قهرم تقریباً آخه واقعا دختر بدی بودی و هنوزم که یادم میوفته آتیش میگیرم . کلاً بادکنک خیلی علاقه داری و وقتی میبینی دیگه از خود بیخود میشی . منم هر بار برات میخرم . اما امروز داستان فرق داشت . به همراه ناهید جون رفتیم بازار و میخواستم برات کفش تابستونی بخرم توی یه مغازه دست یه بچه بادکنک دیدی و از همون جا نق نق شروع شد و بزور منصرفت کردم وگرنه از بچه بیچاره میگرفتیش و اشکش و در میاوردی . اومدیم بیرون ورسیدیم به جایی که بادکنک میفروختن . تا اومدم برات بخرم دیدم که کیف پولم مونده توی ماشین و گفتم که ناهید جون برات بخره و اون بنده خدا هم پول خورد نداشت و رفت توی یه مغازه تا پول خورد کنه و توی این بین شما همچین جیغایی میزدی و گریه میکردی که همه کل بازار داشتن به ما نگاه میکردن . فکر کنم همه پیش خودشون گفتن تا الان برای این طفلک اصلا بادکنک نخریده این مامانش . پیرمرده هم که ناهید جون پیشش پول خورد میکرد به بادکنک فروشه گفت تورو خدا بهش بده تا من پولش و بدم . منو میگی داشتم آب میشدم از خجالت و از دستت حرص میخوردم . هیچ مدله هم کوتاه نمیومدی و حالا که بادکنک هم برات گرفتیم راضی نمیشدی و ناهید جون دوتا برات خرید . اما انقده من عصبی بودم گفتم کفش توی سرت بخوره راه بیوفت بریم خونه . توی ماشین انقده سرت داد زدم و جیغ زدم که گلوم درد میکنه . همیشه متنفر بودم از بچه هایی که برای چیزی که میبینن گریه میکنن . من که برات میخرم لا اقل امون بده به آدم . خیلی خیلی ازت ناراحتم و اصلا ازت انتظار این کارارو ندارم .

 

 

 

 

کلا نه دوست داری بوس بدی نه کسی و بوس میکنی . یعنی حاضری دیوار و در و بوس کنی اما کسی رو نه . اما چون دیدی ناراحتم اومدی بوسم کردی اونم 3 تا .اما من هنوز عصبانی هستم

پسندها (1)

نظرات (15)