ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اینروزا......

1392/12/16 12:19
881 بازدید
اشتراک گذاری

عشقه یکی دونه خودم اینروزا واقعا هوا عالی هستش و کلی روح آدم بپرواز در میاد از خوبی هوا . همه جا رو گل کاری کردن و توی خیابون که رد میشی بوی گل مستت میکنه منم که عاشق اطلسی هستم و همه جا اطلسی بارون شده . چند روزی دنبال خونه میگشتیم که انشا الله سر فرصت و بعد معلوم شدن تکلیفمون حتما برات مینویسم که قضیه خونه به کجا کشید . قرار بر این شد که مسافرتمون و انجام بدیم و برگشتنی ، ناهید جونم باهامون بیاد برای جمع کردن وسایل . اتفاق خاص دیگه ای نیوفتاده اما یکسری عکس برات میزارم که عمو امین با موبایلش ازت گرفته بود و دشب برام بلوتوث کرد . یه تیکه پارچه سبز پیدا کردی و هر وقت میریم خونه بابا بزرگ اینا میبندی به سرت و کلی ژست میگیری 

 

 

 

 

 

 

اصولا زیاد سمت افرادی که تازه دیدی نمیری اما اگه موبایل دستشون باشه خیلی زود پسر خاله میشی با همه  . اینجا هم رفتی دست گذاشتی روی پای دوست عمو امین و توی موبایلش فیلم نگاه میکنی

 

 

 

 

 

 

از اونجایی که علاقه عجیب به عینک داری ، یدونه فریم عینک عمه انیس که قدیمی بود و نمیخواستش و برداشتم و شیشه هاش و در آوردم و میدم دستت که بزنی بهتر از زدن عینک آفتابی توی شبه

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)