ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

باباشی سفر بخیر

1392/5/27 23:57
709 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم باباشی تازه دو روز بود که اومده بود اما الان دوباره رفتش . الان توی راه شیرازه و فردا صبح هم 6 روز میره عمان با گروهشون اجرای موسیقی دارن . دل من که از همین الان واسه اش تنگ شده و جاش خیلی معلومه . شما هم که لالا کردی . خوبه که تو پیشمی و مونس منی . امیدوارم زود زود باباشی بیاد اما خب باید دیگه به نبودش عادت کنیم چون احتمالا واسه کار میره دبی یکی دو ماه دیگه و اکثر اوقات نیست پیشمون. همه این سختیا و جدایی ها واسه آینده تو هست امیدوارم بعدا متوجه بشی که مامان و بابا ، با چه سختی هایی بزرگت کردن تا به اینجا برسی . البته وظیفمونه و همه اش فدای یه خنده تو .

 

کاش نامت باران بود ..... آنوقت تمام مردم شهر هم برای آمدنت دعا میکردند

و آب زلال را بدرقه راهت میکنم

تو خوب میدانی دلم بی صبرانه در انتظار وجود عزیزت این روز ها را سپری خواهد کرد.

به یاد همه ثانیه های شاد تو من نیز صبورانه تورا با تبسمی از عشق به انتظارمی نشینم،

تو را عزیزم به خودم،   از همیشه نزدیک تر احساس می کنم

چرا که آرزوی تو این است که من همیشه شاد باشم و من آرزو دارم تا تو شاد باشی

اگه با قدم هایت از من دور می شوی میدانم در وجودم بیشتر از همیشه احساست می کنم که چقدر نزدیک هستی.

بوی مهربانیت در تار و پود وجودم پیچیده است... و من اینگونه مستم.تا بازگشت تو جانم  از عطر تو آرام است.

"عطر حضورت را نگهداشته ام برای همین روزها"

تو را من چشم در راهم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)