♥♥♥كادوي روز زن ♥♥♥
هميشه قبل از ازدواجم ، وقتي روز زن بود بابا سعيد به منم كادوي روز زن مياد . ديروز باباشي كاري كرد كه من و برد به اون دوران . ديشب باباشي مجلس داشت و كلاً ما رو نديد و هر وقت كه اومد و رفت ما خواب بوديم. روز زن 91/2/23 بود و باباشي به خاطر اينكه مريض بود و واقعاً حالش خوب نبود نتونسته بود به مامان كادوي روز زن بده. منم به كل يادم رفته بود و ديگه از صرافتش افتاده بودم. ديروز بعد از ظهر ساعت 5 با صداي ويبره موبايلم از خواب بيدار شدم. شما هنوز خواب بودي . ديدم باباشي اس داده كه « ببخش كادوي روز زنت و با تاخير ميدم عزيزم » . منم كه گيج خواب بودم نميدونستم چي ميگه . خلاصه نگاه ميز آرايش كردم ديدم كه سه تا پاكت روشه .
اوليش نوشته بود كادوي بابا به مامان جون
دوميش نوشته بود كادوي ملودي به مامان جون
سوميش نوشته بود كادوي بابا به ملودي جون .
توي هر پاكت يه تراول 50 تومني بود. اين كارش كه به شما هم كادو داده بود من و ياد كاراي بابا سعيد انداخت. عيسي جان همين كه تو سالم و سرحال باشي و سايه ات روي سر من و ملودي باشه خودش بزرگترين كادو هستش . دستت درد نكنه عزيزم.
امسال 20 تومان از بابا سعيد و 50 تومان از باباشي كادو گرفتي . الهي قوربونت برم خانوم كوچولوي خونه ما هستي ديگه ، بايدم كادو بگيري .