ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

وروجكي هاي ملودي

1390/8/22 12:12
925 بازدید
اشتراک گذاری

امان از دست اين دخمل بلا و كارايي كه تازه ياد گرفته . با اجازه شما ديشب توي خونه با روروئك دور ميخورد و هر گوشه يه خراب كاري ميكرد . اول از همه ساعت 5 عصر بود كه باباش خواب بود و قرار بود كه بزاريم استراحت كنه چون 2 شب پشت هم كار داشت خيلي زياد . من در اتاق و روي هم گذاشته بودم كه مثلاً صدا نره و بيدار نشه تا سرگرم كار بودم ديدم ملودي خانم در اتاق و باز كرده و رفته توي اتاق و داره جيغ جيغ ميكنه كه لطف كردن و بابا شون و بيدار كردن . بعد بردمش توي اتاقش و مشغول كارام شدم ديدم كه صداش نمياد  رفتم ديدم يكي از عروسك هايي كه زدم دستگيره در كمد توي اتاقش در آورده و كاملاً با آب دهنش شستشوش داده فقط خدا رو شكر كه من هر 3 روز يه بار چيزايي كه ميدونم ميكنه دهنش رو ميشورم و بعدش مشغول جارو زدن شدم كه دوباره مشغول تعقيب و گريز مخزن جارو شد اما يهو ديدم دنبالش نمياد رفتم ببينم كه مشغول چه خراب كاري هستش ديدم از سيم جارو برقي دقيقاً اونجايي كه زدم به پريز آويزون شده و ميخواد بكنه سيم و توي دهنش بدو بدو رفتم و به زور سيم و از دستش در آوردم . آوردمش توي پذيرايي كه مثلاً ديگه دست به چيزي نزنه شروع كرد به كشيدن روميزي بين مبل ها و بعد هم كشيدن پرده ها و تا ميگرفتمش قيافه اش اينطوري ميشد . خلاصه خيلي بلا شده واقعاً از ديوار راست ميره بالا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)