اولین تجربه تنها رفتن مهمونی خونه دوستات . تولد فاطمه جون 8 آذر 96
اینم یک اولینه دیگه . کی اینهمه خانوم شدی ؟ کی اینهمه بزرگ شدی تنهایی بری مهمونی اخه من فدات بشم ؟ خیلی هم خوش گذشته بهت . امشب از ساعت 6 تا هشت و نیم تولد بودی بعدش هم که رفتتیم یه سر تا خونه خاله فاطمه و با ویهان بازی کردی در کل روز خیلی خوبی بود
من فدات شم
هدیه ای که واسه فاطمه جون بردی
نوشته روی کارتی که برای هدیه اش چسبوندیم
کارت تولد
عکسی که مامان فاطمه جون فرستادن
منم خودم و تحویل گرفتم وقتی شمارو گذاشتم تولد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی