دکتر کوچولوی مامان
نفسم چند مدتیه خیلی درگیر و دار دکتر شدن هستی از صبح تا شب هر موقع بیکار بشی برای منو بابا امپول میزنی سرم وصل میکنی یعنی زبونم لال اگه مریضی لا علاج هم داشتیم تا الان خوب شده بودیم با اینهمه مداوا . گفتم حالا که انقد دوست داری برات بخرم اسباب بازی شو . کلی هم استقبال کردی . یدونه جعبه کمک های اولیه هم داشتیم که خالیش کردم و وسایلت و چیدم داخلش . خلاصه که کلی ذوق زده شدی با دیدنش و اولین مریضت رو هم باهاش مداوا کردی . سرکار خانوم مامانوئل
وسایل اهدایی مامان ماسک و جعبه و باند پارچه ای
نفسم وقتی وسایلو دید . دور اون لبخندت بگردم مننننن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی