ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

خونه مادر بزرگه ....

1396/5/30 23:37
911 بازدید
اشتراک گذاری

واقعا زبونم قفله از صبح . امروز صبح رفتیم منطقه قدیمی که ما و مامان پوری اینا زندگی میکردیم محله بیست متری سنگ شیر کوچه شهید فخری . وقتی در خونه اقاجون به روم باز شد وپامو گذاشتم داخل انگار یه باد تندی خورد به صورتم . باد تندی از خاطراتی که یهو اومد توی وجوذم . یاد خاطراتی که توی بچگی داشتیم و هر ثانیه اش یدنیا بود . حیاطی که قبلا از در و دیوارش گل و درخت میریخت الان همه باغچه هاش خشککک بود . همه جا ریخته و داغون . همین طوری اشکام میومد . اما خوشحالم که رفتم اونجا و خوشحالم که توی خونه ای مامانت یدنیا خاطره داره قدم گذاشتی . شاید دیگه هیچ وقت این خونه رو نبینیم چون هر لحظه اگه کسی بخواد بیاد سمتش جهت کوبیدنش میاد . عکساشو میزارم که بدونی کجا بودیم . خدا خیر بده صاحبخونه رو رامون داد داخل 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینجایی که نشستی مامان پوری خیاطی میکرد همیشه 

 

 

کمد اقا جونم 

 

اینجا هم جای همیشگی اقا جونم بود که مینشست 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)