ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

چند روز خوشحالی کنار عزیزای دلم

1394/9/20 0:53
845 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان یه 8 روزی مهمون داشتیم و کسی نبودن جز بابا سعید و ناهید جون . حسابی به ما که خوش گذشت از بودن کنارشون . ترجیح دادم این چند روز فقط کنارشون باشم و نت نمی اومدم زیاد واسه همین ننوشتم . البته اتافاق خاصی هم نیوفتاد و فقط خوش گذرونی کردیم باهم . شما هم که حسابی بلبل شدی و یه سره دلشون و میبردی  و چپ میرفتی راست میومد میگفتی ناهید جون ، بابا سعید . خلاصه هر چی این چند وقت حسرت به دله صدات بودیم حسابی از دلمون در اوردی با اون صدای قشنگت . برای اینکه بیشتر خوش بگذرونی کل هفته قبل و از مدرسه واسه ات مرخصی گرفتم و تمام تکالیف کل هفته رو اوردم خونه تا توی خونه انجام بدی و عقب نمونی از دوستات و اینطوری بود که تمام وقت کنار هم بودیم و لذتمون دو چندان میشد .

تفریحات جدیدت چسبودن برچسب روی سر و صورتت خخخخ

ژانگولر بازی

 

 

تا اخر هفته قبل کولر روشن داشتیم اما یهویی هوا یخ کرد و الان بخاری روشن داریم . باد هم چون از روی اب بلند میشه حسابی تا مغز استخون ادمو می سوزونه

 

 

 

بابا سعید یک شنبه برگشتن تهران اماناهید جون تا صبح پیشمون بود و امروز رفتن . کلی صبح دنبالش میگشتی و نق زدی اما خداروشکر خیلی منطقی قبول کردی نبودش رو

 

پسندها (2)

نظرات (2)

آیداکوچولو
20 آذر 94 11:16
عجب ملودی خانوم زیبایی خدا حفظت کنه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم نظز لطفتونه
عاشق اصالت سرزمینم ایران
26 آذر 94 22:07
سلام نسیم جون عزیزم چقدر دخترت بزرگ شده فکز نمیکردم پیش دبستانی بره همیشه شاد و شلامت باشید کنار هم هاله
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم اره دیگه بزرگ شده البته اصولا سال دیگه باید بره اما خب امسال هم ثبت نامش کردم که کلی هم از این تصمیم راضی ام و حوشحال