ملودیملودی، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

5 ابان 94 - اولین امتحان

1394/8/6 0:01
1,702 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم امروز توی مدرسه ازتون ازمون گرفتن . کلی دیشب استرس داشتم من . البته اون استرس مال دوران ما بود که دانش اموز بودیم هر چند همیشه من درس خون بودم اما تا برگه رو بدن و مطمئن بشم همه رو بلدم قلبم تپش میوفته . خلاصه ازمون و دادن خیلی هم خوب همکاری کردی باهام . اینم یه اولین دیگه عکسش و میزارم توی وبت به یادگار بمونه

 

 

 

 

 

افرین عشقم ایشا الله همین طور پیش بری و همیشه موفقیتت و ببینم . چند تا عکس هم از بازی با دوستات میزارم توی زنگ تفریح امروز بعد از امتحان

 

 

 

 

 

شب یه سر رفتیم خونه بابا اسماعیل و اونجا هم کلی برای خودت با تخته وایت برد نقاشی کشیدی . یدونه برات میگیرم در اولین فرصت محبت

 

پسندها (3)

نظرات (4)

fateme
6 آبان 94 6:00
سلام مامان نسیم مهربون ! بهتون تبریک میگم بابت دختر کوچولوی نازتون .. شما دعوتید به یک دورهمی ِ نوپای خانومانه .. خوشحال میشم دعوتم رو بپذیرید ..
(hamid(sogand
6 آبان 94 8:21
سلام آبجی نسیم گل و مهربونم صبح بخیر آبجی گلم آبجی گلم ملودی فرزند شما خیلی ناز و خوشکله خدا برای شما و پدرش این گل خوشکل و زیبا را حفظ کنه و برای شما ارزوی بهترنیها رادارم خوشحال میشم به وبلاگی که برای دخترم درست کردم سر بزنیدمنتظرم مانا و برقرار باشید ................................... میتوان زیبا زیست… نه چنان سخت که از عاطفه دلگیر شویم، نه چنان بی مفهوم که بمانیم میان بد و خوب لحظه ها میگذرند... ......................... مراقب دل خود باشیم اگر دل را رها کنی، بی‌دلیل علاقه پیدا می‌کند و مقدارش را هم نمی‌تواند کنترل کند. اگر دل را رها کنی بی‌دلیل تنفر پیدا می‌کند و مقدارش را هم نمی‌تواند کنترل کند. باید دل را مهار کرد و الا با تمام صفای باطن، دچار هرزگی خواهد شد. دل مهار بشود، صفای بیشتری پیدا می‌کند و لذت بیشتری به آدم خواهد داد.
مامان محمدرضا
6 آبان 94 12:43
سلااااااام وای چقدر بزرگ شده ملودی
مامانی کوثــر و کهـرزاد
8 آبان 94 11:43
سلام نسیـــــــــــم جون.نی نی ما به دنیا اومده ...فقط وفقط هم منتظر دوس اهوازیمون "ملودی" جون هست... یادتون نره هااااا بهمون سربزنید.
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مبارک باشه عزیزم . خاله جون اهواز؟ ! ما بوشهریم