پایان 48 ماهگی .... ورود به 49 ماهگی ♥♥♥ تولد 4 سالگی
هوراااااااااااااااااااااااا بالاخره تولد 4 سالگیت هم رسید و وارد سال پنجم زندگیت شدی عشقم . خیلی خیلی دوست دارم . شب 28 فروردین یعنی یک روز قبل تولدت برات یه جشن مختصر خونه بابا اسماعیل جون گرفتیم از اونجایی که همیشه تولدت مصادفه با اثاث کشی نشد خیلی تدارک ببینم اما خب خوش گذشت .چند تا چیز کوچولو هم برات درست کردم خودم مثل کارت دعوت و کلاه های تولد . چون سال بز و گوسفند بود هم هفت سین هم تم تولدت و با بره ناقلا برگزار کردیم امسال
دور کیک هم نوشته شده بودملودی . شام هم ساندویچ و مخلفات بود که متاسانه ازش عکس ندارم .
از راست :سروش -محمد-فاطمه-ملودی-آوا-روژان-النا-فریماه-سیاوش
اینم اولین پفیلایی که خوردی . قبل از این حتی حاضر نبودی دهنت بزاری . بی نهایت خانوم بودی و خوش گذشت به من و اصلا اذیتم نکردی. مهمون های عزیز هم همه زحمت کشیدن و کلی شرمندمون کردن مبلغ 510000 تومان هم کادوی تولد بهت دادن . جای ناهید جونو بابا سعید هم خالی بود اما دلشون پیشمون بود .اینم کادوی باباشی و من به شما
دست همگی درد نکنه عزیزم ایشا الله از تبلتت هم به شادی استفاده کنی .جا داره از دوستای خوب وبلاگی هم تشکر کنم که مثل همیشه شرمندمون کردنو به یادمون بودن ندا جون ( مامان یاسمین زهرا) _ مونا جون ( مامان رهام ) -الهه جون ( مامان روشا ) _ نسترن جون ( مامان یاشار ) - حدیثه جون ( مامان طاها و پارسا ) ممنون که همیشه در کنارمون هستین
ملودی خوش آهنگ مامان :
لبخنــــد بـــزن
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺴﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ...
ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ....
ﭼﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻨﺖ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺗﻨﺪﺭﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ...
ﭼﻮﻥ ﺍﺩﻣﻬﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ...
ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺭﺯﻭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ
ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻧﯿﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ...
ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻭ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﯽ...
ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ آﺭﺯﻭﯼ ﺍﯾﻨﻦ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺷه
اینم روز شمار سنت توی نی نی وبلاگ
19 فروردین هم 4 سالگی وبلاگت بود عشقم که یادم رفته بود بنویسم پستی در این مورد