10 اسفند 93 _ اولین تجربه عکس توی محیط آموزشی
عزیزه دله مامان امروز هم یک اولین دیگه توی زندگیت اتفاق افتاد به مناسبت اخر سال توی مهد سفره هفت سین انداخته بودن و صبح رفتیم تا عکاس ازتون عکس بگیره . الهی که فدات بشم خیلی شیطونی کردی . اما عکست خوشگل شد و انشا الله زمانی که تحویلش بگیرم حتما میزارم عکسش رو . کلی ذوق داشتی و چند تا عکس هم که خیلی جالب نیست اما دلم خواست ببینی که چقده شیطون بودی در چنین روزی برات بزارم
با تمام وجود از ذوق جیغ میکشیدی از دهنت هم معلومه
تو خوشحال بودی و بهت کلی خوش گذشت اما من واقعا اذیت شدم خیلی فضولی میکردی .کمر درد گرفتم از بس دنبالت بدو بدو کردم تا قافل میشدم کل سفره رو میخواستی بریزی بهم . اما اشکال نداره فدای یک لحظه شاد بودن تو ( البته بگم فکر نکنی که مامان همیشه صبوره ها اونجا کلی هم غرغر کردم اما الان که تموم شده و اومدیم خونه میبینم تو خوش بودی مهم همینه)
بعدا نوشت 93/12/21
عکس اتلیه رو هم امروز فایلش و گرفتم برای تقویمی که میخوایم برات چاپ کنیم .