ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

5 بهمن 93

1393/11/6 0:08
838 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم تا بوده همین بوده یه روز خوشی یه روز ناخوشی یه روز خنده یه روز گریه . امروز خاکسپاری عموی باباشی (عمو غلامرضا ) بود . توی این چند سالی که من عروس این خانواده بودم بنده خدا همه اش مریض بود . به علت دیابت دوتا کلیه هاشونو از دست داده بودن و دیالیز میشدن . به فاصله یک سال دو تا چشماشون کور شد و مجبور به تخلیه شدن و این اواخر هم پاشون به علت عفونت سیاه شده بود و میخواستن که قطع عضو کنن . برای همین عمل رفت بیمارستان و دیگه هیچوقت بر نگشت . خیلی مهربون و صبور بود . چهره اش لحظه ای از جلو چشمام پاک نمیشه . خیلی اذیت شد توی این دنیا با مریضی های مختلف . امیدوارم بعد اینهمه سختی امشب که شب اول قبرشونه راحت و اروم بخوابن . اگه دوست داشتین یه صلوات و فاتحه نثار روحشون کنین .

 

دستهایت را دراز کن نازنین من!


درخت انار آنجاست !.......................بوی عطر سیب را می شنوی مال توست!

چشمانت چه قدر اینجا زیباست!.............طعم جاودانگی می دهد بوسه هایت بر لبان خورشید!

آسمان را بریز در پیاله ای مست ابدیت شو......تمامش مال توست!......قربان خنده هایت نوش جان!

من که باورم نمی شود !.......یعنی بار سفر بست تمام آرزوهایت از روی زمین!

دیگر آنجا رنج نمی کشی!...................و از ته اعماق وجودت آه نمی کشی!


چه قدر نور چشمی بودی نازنین من!

به من گفتی جایی را می شناسم که دردت را دوا می کند!.....و تو دیدی کسی را که هر دردی را دوا می کند!


آسمان را امشب به دعایت التماس می کنم!


دستانت را دراز کن!....ماه مال توست امشب!.........ساز بزن با رویاهای عریانی که اهل قایم شدن نیستند!......انجا آرزوها اهل ناز کردن نیستند!......
دیروز گفتم دلتنگ که می شوم برایت گام هایم می برندم به مسیر همقدمی های گذشته، پرسیدم تو دلتنگی هایت را کجا می بری ؟
امروز این جوری جوابمو می دی: مردمانی را می بینی که آرام می کنند تمام دلتنگی هایت را!
وقت خداحافظی کنارت نبودم...............................!

پیوندت با جاودانگی مبارک!.................هدیه برایت دعا می آورم!.........................دوستت دارم.................دوستت دارم!

حالا از آن بالا همه چیز را بهتر می بینی .........بخند نازنینم به این همه ذهن های کوچک در قفس خاکی نشسته!...............به این همه غرورهای پر ز باد آویزان بر یک سایه!........به این همه کفر و تردید!.....بخند بابا جان به تمام چیزهایی که ما مشکل می بینیم و از آن بالا چه قدر کوچک است!....بخند به لحظاتی که شاید فکر می کردی دنیا پایان همه جاست!

بخند که امشب با تو فرشته ها هم به خنده می افتند از این همه خاکهای مضحک روی زمین!

دلم برایت تنگ است..............خوشابه حال ملائک که امشب تو را سخت در آغوش گرفته اند و کوچه های جدید شهر جدیدت را به تو یاد می دهند!

 

پسندها (2)

نظرات (11)

مامان صدیقه
6 بهمن 93 6:50
تسلیت میگم عزیزم
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم
neda1349
6 بهمن 93 7:06
به شما وديگر بازماندگانش تسليت واز خداوند طلب بخشش وغفران الهي براي انمرحوم ميكنم خدايش بيامرزدمادر غم خود شريك بدانيد
نگار
6 بهمن 93 11:57
خدا رحمتشون کنه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم همچنین رفتگان شما رو.
neda1349
6 بهمن 93 13:17
به شما وديگر بازماندگانش تسليت واز خداوند طلب بخشش وغفران الهي براي انمرحوم ميكنم خدايش بيامرزدمادر غم خود شريك بدانيد
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
بازم ممنون عزیزم
بهار
6 بهمن 93 16:00
تسلیت میگم نسیم جون . ایشالا غم اخرتون باشه
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم
توحید از اردبیل
6 بهمن 93 20:35
تسلیت میگم وشریک غمتان هستم از متن زیبایی که گذاشتید خییییییلی لذت بردم هزاران سال زنده باشید وپر از احساس
مامان گلی
7 بهمن 93 0:08
تسلیت میگم نسیم جون هم به شما هم به خانواده محترم باباشی روحشان شاد ویادشان ماندگار
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
فدای شما مامان گلی جون دلم براتون تنگ شده بود
نیلوفر
7 بهمن 93 0:16
آخی نسیم جونم خیلی ناراحت شدم، مرگ حقیقت تلخ زندگی ست... به شما و باباشی تسلیت میگم، ایشون مطمئناً از این همه درد راحت شدند. ایشالله خدا به شما و خانوادشون صبر بده
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم اره بنده خدا واقعا از اینهمه درد راحت شد
نسيم
7 بهمن 93 11:41
خداصبرتان بده خيلي سخته
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
ممنون عزیزم
خآله
8 بهمن 93 11:08
تسلیت میگم عزیزم :-( Arsalanemamanbaba ملودی جونو ببووووس
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
مرسی عزیزم اومدم
مامان هاجر( یوسف ویگانه)
9 بهمن 93 23:50
تسلیت نسیم عزیزم
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
پاسخ
ممنون خانومی