ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

روز دختر 15 مرداد 95

  عشقم روزت مبارک     اینم هدیه بابا سعید به ناهید جون و من و شما باباشی هم به من و شما نفری 150 هدیه داد   امیدوارم مثل حنا با مسولیت مثه کزت صبور مثه ممول مهربون مثه جودی شاد و سر زنده و مثل سیندرلا خوشبخت باشی!     پدرم میگه اونایی که دختر ندارن نصف عمرشون هدر رفته صبح دخترتو ببینی که با موهای شلخته و صدای گرفته که داد میزنه بابا نیاتو اتاق همه چیز یه پدره روز دختر مبارک   ...
14 مرداد 1395

مرداد 95 تهران

 عشقم کم کم داریم به مارکوپولو شبیه میشیم  از بس توی سفریم   طی یک تصمیم یهویی بلیط گرفتیم عازم خونه پدری شدیم من و شما . باباشی هم طبق معمول سرکار . یک مرداد صبح بود که اومدیم و جای همه دوئستان خالی خیلی خوش میگذره . شما هم تا خونه ایم بچه خوبی هستی اما بعضی وقتا بیرون که میریم نق نق میکنی اونم بخاطر ایینکه من هر بار که بیرون بریم فقط اجازه میدم یدونه وسیله بازی بخری و گاهی چیزی میبینی مجدد که هوس میکنی بخری اما من نمی خوام تن بدم . نمی خوام ولخرج بشی باید یاد بگیری توقعاتت معقول باشه . اما در کل سفر خوبی بوده تا به الان . فعلا تصمیم داریم تا اخر شهریور بمونیم . اما چون من ادمه یهویی ای هستم خدا میدونه یهو دی...
11 مرداد 1395
1