ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

یک سری مطالب در مورد دخملی

گروه خونی دخملی O+ هست : گروه خونی O : صادق، خوشبین و پر انرژی هستند و از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند. برای رسیدن به هدف قدرت و تحمل خوبی دارند. اگر در میانه راه به بیهوده بودن کاری که در حال انجامش هستند پی ببرند، خیلی راحت آنرا رها می کنند. درباره ی گذشته مثبت اندیشند، لذا چندان افسوس گذشته را نمی خورند.به مسائل مادی اهمیت می دهند. آرام و باثباتند و در برابر صداقت بسیار حساسند. رک و صریح نظراتشان را بیان می کنند. می توانند از جزئیات براحتی صرفه نظر کنند. غالباً از رهبری کردن خوششان می آید و معمولاً از قدرت تمرکز خوبی برخوردارند.   حرف اول اسم دخملی م هست : طالع بینی حرف اول اسم : م : خوش اخلاق و با محبت و خون گرم ون...
31 شهريور 1392

پایان 29 ماهگی ..............ورود به دهه سوم زندگی

عزیزم ورودت به دهه سوم زندگی مبارک اینم یکی از شیرین کاری های جدیدت که روزی صد بار انجامش میدی . من اومدم همه کشو ها رو چسب زدم اما باز چسباشم در میاری و روز از نو روزی از نو البته خدا رو شکر این کارو که توی عکس میبینید یک بار انجام دادی ...
30 شهريور 1392

یک بعد از ظهر مادر و دختری

عزیزه دلم این روزا عصر یکم هوا بهتره و کنار دریا باد خوبی میاد و میتونیم یکم کنار دریا پیاده بشیم و شما بدو بدو کنی . الهی که فدات بشم مردمی که کنار دریا میان ورزش و نگاه میکنی و خیلی خوشت میاد و دنبال اونایی که میدون هم بدو بدو میکنی و کلی میخندی . منم که باید دنبالب شما بدو بدو کنم که مواظبت باشم . اما خیلی بهمون خوش میگذره و از دیدن خوشحالیت سر از پا نمیشناسم . اینم عکسای دیروز . فدای اون اخمات . داشت میفهموند که چسب کفشش باز شده بعد از کلی بازی کردن برگشتیم خونه که بابا اسماعیل زنگ زد که دوستش قراره بره خونشون و خیام خونی دارن . ما هم تصمیم گرفتیم بریم . با این که میدونستم از این مدل آهن...
28 شهريور 1392

یک جای امن فقط برای تو

           عزیز مامان یه نفر و هیچ وقت فراموش نکن و اون کسی نیست جز باباشی هر وقت که از هر جای دنیا دلت گرفت و نیاز داشتی که به یک جای محکم تکیه کنی و اشک بریزی مطمئن باش جایی محکم تر و امن تر از شونه بابات پیدا نمیکنی حتی شونه شوهرتم انقدر محکم نیست چون شونه پدر یه چیز دیگه است                                 هر وقت که توی عرصه های مختلف زندگی به موفقیت رسیدی و دیدی که توی چشمای بابا اشک حلقه بسته بدون که وقتی یه مرد اشک میری...
28 شهريور 1392

باورم نمیشه این همه شباهت !!!!!!

lav.niniweblog.com اینوبلاگ یه دخمل کوچولو هست که 5 ماه از ملودی کوچیکتره و امروز مامانش برام پیام داده بود که ملودی و آرمیتا شبیه هم نیستن ؟ من که واقعاً شوکه شدم فقط ملودی سبزه تره و آرمیتا جون سفید پوست تره . خودتون ببینین تا باورتون بشه . همزادن
26 شهريور 1392

تولد امام رضا

ز ائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟ گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟ ازکبوترهاکه میپرسم نشانم میدهند گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی ؟ من دخیل التماس رابه چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی؟   تولد امام رضا مبارک شب عروسی من و بابا هم شب تولد امام رضا بود 88/8/7   ...
26 شهريور 1392

کی این همه بزرگ شدی عشق مامان ؟

الهی من فدات بشم که جدیداً خیلی غافل گیرم میکنی و روز به روز میفهمم که چقدر بزرگ شدی خانوم خانوما . الان دو سه روزه که یاد گرفتی از خواب که بلند میشی بعد از کمی بازی از تختت میای پایین و میای اتاق ما و من و بابارو بیدار میکنی . خدا رو شکر بچه محتاطی هستی و نیوفتادی و نگرانیم از بین رفت . امروز داشتم غذا آماده میکردم که دیدم هر چی صدات میکنم نمیای و گفتم حتما مشغول خراب کاری هستی اما اومدم دیدم که خودت رفتی توی تابت نشستی و با دستات داری خودت و تاب میدی . سوار شدنش خیلی سخته چون تکون میخوره و من گان جلوش و اصلا باز نمیکنم اما از زیر گان خودت و سور دادی داخل تاب . از صبح تا شب قبل خواب صد بار رفتی و تاب بازی کردی . امروز نزدیک دو ساعت توی اتاق...
24 شهريور 1392

دندون که نیست ، قیچیه

ملودی هم به جمع شیطونا پیوسته بلاچه مامانش . یکی از خراب کاری های جدید دخملی اینه که هر وقت بیکار میمونه روی لباس خودش یا من هر چیزی گرفته از عکس ، گلدوزی ، مونجوق و پولک ببینه با دندون سوراخ سوراخش میکنه . البته ایشون به خیلی چیزای دیگه هم رحم نمیکنه مثل دمپایی ابری فقط ماله من البته چون دمپایی های باباش سالمه سالمه . البته بگما دمپایی ها مال توی خونه است و تمیزه . هفته پیش همچین بلوزش و دندون گرفته بود که قد یه بشقاب سوراخ شده بود و انداختیمش دور . رفتم براش چند دست لباس تو خونه ای جدید گرفتم آخه باباش با من دعوا کرد که چرا لباسای بچه ام سوراخه . منم کلی دلم گرفت . آخه من همیشه سعی میکنم بهترین ها رو برای ملودی تهیه کنم . اما این لباس و ...
22 شهريور 1392