درد و دل با خدا
كوچيك تر كه بودم فكر ميكردم بارون اشك خداست ولي مگه خدا هم گريه ميكنه ؟ چرا بايد دل خدا بگيره ؟ دوست داشتم زير بارون قدم بزنم تا بوي خدا رو حس كنم ، اشك خدا رو توي يه كاسه جمع كنم تا وقتي دلم گرفت كمي بنوشم تا پاك و آسماني بشم آسمان كه خاكستري مي شد ، دله منم ابري ميشد حس ميكردم كه آدما دل خدارو شكستن و يا از خدا غافل شدن همه ميگفتن بارون رحمت خداست ............. اما حس كودكانه من مي گفت : خدا دلش گرفته و از دست آدم بدا داره گريه ميكنه اي خدا جون يعني زماني كه بارون مياد دل تو هم از دست ما آدم بدا گرفته ؟ پس اگر تو هم دلت ميگيره و گريه ميكني ، پس ما كجا بريم و درد دلمون و با كي در م...
نویسنده :
مامی نسیم❀◕ ‿ ◕❀
13:20