ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اولين شب يلدا

گذشت پاييز آمد فصل سرما  س رآغازش شب زيباي يلدا چه شب هاي درازي دارد اين فصل  يقين زلف سياه گيسوي يلدا در اين فصل زمستان يكدلي به  محبت ، دوستي ، سيماي يلدا شب يلدا عجب نيكو فتاده به ماه دي كه آيد بوي يلدا در ايام گذشته كرسي عشق بپا بود از شب والاي يلدا به روي كرسي و سيني فراوان عيان بود از صفا صد خوي يلدا لحاف و منقل و آتش به خانه نشسته دور هم ، همسوي يلدا زبرف و داستان راه مانده سخن ها رفته از سرماي يلدا ز سنجد ، آش و كشك و قصه گفتن بسي درياي قصه پاي يلدا ز نو رسمي به پا از بهر فردا صفا و خرمي فرداي يلدا مبا...
30 آذر 1390

بازم فضولي ،بچه با پرده چيكار داريييييييييييييييي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اي خدا از دست اين ملودي ديشب توي روروئك از اين سر ميرفت اون سر خونه آخرش هم كه لطف كردن رفتن زير پرده و برام ژست هم ميگرفت كه بيشتر لجم و در بياره . تازه جالب اينجا بود كه باباش وقتي ميديد ميگفت اونوقت من بيچاره اگه دستم به پرده بخورده حسابم و ميرسي حالا ببين ملودي چي كار ميكنه . راست ميگه خيلي به چين پرده حساسم اما مگه اين وروجك گوش ميكنه . اينم يه عكس از بدجنسي هاي ملودي بلااااااااااااااا ...
30 آذر 1390

پايان هشت ماهگي دخمل نازه ما

عزيزم 8 ماه تموم شد و واسه خودت خانومي شدي . كارايي كه ميكني : غذا خوب ميخوري  توي روروئك حسابي وروجك بازي در مياري  خودت دمر ميشي  به صورت دنده عقب خودت و روي زمين ميكشي انشا الله شروع چهار دست و پا رفتنه  ميشيني تاتي تاتي دست زير بغلت ميگيرم خوشت مياد راه بري خوش خنده هستي و قهقهه ميزني عاشق بازي هستي ديگه همه افراد و شناسايي ميكني و مامان و بابا رو خوب ميشناسي همه اشيا رو به سرعت نور توي هوا ميقاپي سر و صدا در مياري تا دلت بخواد  جيغ جيغ كه ديگه نگو گوشمون كر شده دندون در نياوردي اما حسابي شب ها بخاطرش اذيتي و مامان و بابا هم اذيت ميكني تا صبح  عاشق تلفن ، م...
29 آذر 1390