ملودیملودی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

♫فرشته شهر آرزوهای مامان و بابا ♫

اولین پیک نیک ملودی

چاکوتاه تاریخ90/10/9 توضیحات : دیشب چون اینترنتم قطع بود و از لب تاب عمو امیر آپ کردم نتونستم برات بنویسم . این عکسا رو عمو امیر ازت گرفته . دستش درد نکنه هر کدوم از اونا کلی قیمتشه اما اون از روی علاقه بهت عکس گرفت ( اون عکاسه خارج از ایران ). قرار بود وقتی اومدن بوشهر ما دعوتشون کنیم خونمون . گفتم حالا که هوا خوبه بهتره بریم دل طبیعت . خلاصه بساط و جمع کردیم و رفتیم پارک جنگلی چاهکوتاه اطراف بوشهر . صبح ساعت 7 رفتیم تا 5 عصر . شما دقیقاً13  فروردین وقتی توی شکم من بودی برای روز سیزده بدر رفته بودی چاکوتاه و یه جورایی این اولین پیک نیکت بود جیگرم .   ملودی و مامان پوری ملودی و عمو امیر ملودی و باباشی ...
10 دی 1390

غاغا!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ديروز من و باباشي نشسته بوديم ناهار ميخورديم . ملودي توي روروئك بود و داشت دور ميخورد واسه خودش . غذاي خودش و خورده بود اما بازم عادت داره كه از غذاي ما هم يكم بهش بچشونم . ما هم طبق عادت دو سه باري دهنش گذاشتيم . مشغول خوردن بودم و اصلاً حواسم بهش نبود كه اومده و پايين پام واستاده . يهو گفت غاغا .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! من و بابا شك زده بهم نگاه ميكرديم و يهو تركيديم از خنده و باورمون نميشد كه اين حرف و زده هر كاري كرديم كه بازم تكرار كنه فايده اي نداشت . اما بازم جاي اميدواري بود . اين اتفاق در 254 روزگي افتاد . تاريخ 90/10/6 ...
7 دی 1390

آخ جون كلي مهمون داريم

سلام سلام اول از همه بگم كه ديشب ناهيد جون ( مامان بزرگ ملودي ) ، مامان پوري ( مامان بزرگ مامان ملودي ) ، عمو امير ( پسر خاله مامان ملودي ) و لنا جون عزيز ( زن پسر خاله مامان ملودي ) كه حسابي هم از طرف داراي پر و پا قرص وبلاگ دخمل بلاي ماست و از اون سر دنيا كلي محبت نثارمون ميكنه با پيام هاش اومدن بوشهر . البته ما به خاطر دخملمون كه ساعت خوابش بهم نخوره چون دير موقع ميرسيدن نتونستيم بريم فرودگاه ديدنشون اما بابا عيسي از طرف من و ملودي رفت استقبالشون . اميدوارم كه ناراحت نشده باشن و شرايط و درك كنن . من دوست داشتم برم خيلي اما ملودي رو نميشد كاريش كرد . خلاصه كه قراره چند روز حسابي بهمون خوش بگذره در كنارشون جاي شما خالي . يه عكس هم ميزارم كه...
7 دی 1390

چند تا عكس از اولين شب يلداي ملودي

عكس كلي از سفرمون هندونه شب يلدا  كيك كه البته خودم پختم و انار دون شده  ميوه شامل : پرتقال ـ سيب قرمز ـ سيب سبز ـ نارنگي ـ انگور و آناناس اينم غذاي شبمون : مرصع پلو  اولاً بگم كه ديروز شما خيلي خانم بودي و گذاشتي مامان حسابي به كاراش برسه . ساعت 3 خوابيدي تا ساعت 6:30 و اصلاً بيدار نشدي و آخر سر هم مجبور شدم با صداي جارو برقي بيدارت كنم چون ميخواستم زودتر حمومت بدم . بابا هم كه ديروز پيشمون بود و نرفت دنبال كاراش . ساعت 7:15 دقيقه بابا سعيد هم اومد پيشمون و يه جشن 3 نفر و نصفي گرفتيم . در كل خوش گذشت فقط يكم خودم خسته شدم اما اشكال نداره اولين شب يلداي شما بود دوست داشتم يه جشن نسبتاً خ...
1 دی 1390